۴۰ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

می بخشیم اما فراموش نمی کنیم...

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۴ مرداد ۹۴
  • ۸ نظر


لینک خبر

ترمودینامیک اخروی

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۳ مرداد ۹۴
  • ۶ نظر

سوال ترمودینامیک دانشگاه واشنگتن.


آیا جهنم اگزوترم (دفع‌کننده گرما) است یا اندوترم (جذب‌کننده گرما)؟

اکثر دانشجویان برای ارائه پاسخ خود به قانون بویل-ماریوت متوسل شده بودند که می‌گوید حجم مقدار معینی از هر گاز در دمای ثابت، به طور معکوس با فشاری که بر آن گاز وارد می‌شود متناسب است. یا به عبارت ساده‌تر در یک سیستم بسته، حجم و فشار گازها با هم رابطه مستقیم دارند.

اما یکی از آنها چنین نوشت: 
اول باید بفهمیم که حجم جهنم چگونه در اثر گذشت زمان تغییر می‌کند. برای این کار احتیاج به تعداد ارواحی داریم که به جهنم فرستاده می‌شوند. گمان کنم همه قبول داشته باشیم که یک روح وقتی وارد جهنم شد، آن را دوباره ترک نمی‌کند. 
پس روشن است که تعداد ارواحی که جهنم را ترک می‌کنند برابر است با صفر. 
برای مشخص کردن تعداد ارواحی که به جهنم فرستاده می‌شوند، نگاهی به انواع و اقسام ادیان رایج در جهان می‌کنیم. بعضی از این ادیان می‌گویند اگر کسی از پیروان آنها نباشد، به جهنم می‌رود. از آن جایی که بیشتر از یک مذهب چنین عقیده‌ای را ترویج می‌کند، و هیچکس به بیشتر از یک مذهب باور ندارد، می‌توان استنباط کرد که همه ارواح به جهنم فرستاده می‌شوند. 
با در نظر گرفتن آمار تولد نوزادان و مرگ و میر مردم در جهان متوجه می‌شویم که تعداد ارواح در جهنم مرتب بیشتر می‌شود. حالا می‌توانیم تغییر حجم در جهنم را بررسی کنیم: طبق قانون بویل-ماریوت باید تحت فشار و دمای ثابت با ورود هر روح به جهنم حجم آن افزایش بیابد. اینجا دو موقعیت ممکن وجود دارد: 
۱) اگر جهنم آهسته‌تر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدریج بالا خواهند رفت تا جهنم منفجر شود. 
۲) اگر جهنم سریعتر از ورود ارواح به آن منبسط شود، دما و فشار به تدریج پایین خواهند آمد تا جهنم یخ بزند.
اما راه‌حل نهایی را می‌توان در گفتهء همکلاسی من ترزا یافت که می‌گوید: «مگه جهنم یخ بزنه که با تو ازدواج کنم!» از آن جایی که تا امروز این افتخار نصیب من نشده است (و احتمالاً هرگز نخواهد شد)، نظریه شماره ۲ اشتباه است: جهنم هرگز یخ نخواهد زد و اگزوترم است


تنها جوابی که نمره کامل را دریافت کرد، همین بود!

خدایا خود به ظهورت شتاب کن...

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۳ مرداد ۹۴
  • ۴ نظر

اندر احوالات پست های فضای مجازی!

بنده هیچ حرف و سخنی در این مورد ندارم جز اینکه خدایا خود به ظهورت شتاب کن.

چندی پیش پدیده گرد و غبار خوزستان را هم به این پروژه هارپ نسبت داده بودند دوستان عزیز...

♻بهتر است بدانیم که آمریکا ی سیستم ساخته بنام هارپ که باعث میشه داخل سامانه بارشی هر کشوری اختلال ایجاد کند و اون کشور را تا مرز خوشک سالی ببره دقیقا مثل کشور ایران که با تحریم همین روند را طی کرد 
♻لازم به ذکر است که بدانید با لغو تحریم ها بعد از توافق اخیر آمریکا کشور ایران را از این سیستم حذف کرده و باعث شد که در روزهای قبل طوفان و سیل به کشور ایران رو بیاره و استان های تهران البرز و شمال و غرب و حتی شرق کشور باران و سیل جاری شد. 
به راستی که تا حالا تجربه نداشته که تابستون بارون و سیل بزنه پس بدانید دستهایی پشت پرده هست و این بارندگی شدید زیر نظر ابر قدرت جهان بوده که با لغو تحریم این بارندگی پیش اومد .
ﺍﺯ ﻫﺎﺭﭖ (HAARP) ﭼﻪ ﻣﯽ‌ﺩﺍﻧﯿﻢ؟ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺗﮑﻨﻮﻟﻮﮊﯼ ﻣﺨﻮﻑ ﻭﺍﻗﻌﯿﺖ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﺩﺳﺘﮑﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻭ ﻫﻮﺍ ﺗﺎ ﭼﻪ ﻣﯿﺰﺍﻥ ﻣﻤﮑﻦ ﺍﺳﺖ؟ ﺁﯾﺎ ﻫﺎﺭﭖ ﺳﻼ‌ﺡ ﺟﺪﯾﺪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺩﺭ ﺟﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ ﻏﺎﻓﻠﮕﯿﺮﺍﻧﻪ ﺁﺗﯽ ﺍﺳﺖ؟ ﺑﺮﺍﯼ ﺭﺍﺯ ﮔﺸﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻮﺍﻻ‌ﺕ ﺑﺎ ﮔﺰﺍﺭﺵ‌ﻫﺎﯼ ﻭﯾﮋﻩ ﻣﺸﺮﻕ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺷﻮﯾﺪ.... ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺑﺨﻮﺍﻧﯿﺪ: http://www.tabnak.ir/fa/news/224093/ﻫﺎﺭﭖ-ﺳﻼ‌ﺡ-ﺟﺪﯾﺪ-ﺩﺭ-ﺟﻨﮓ‌ﻫﺎﯼ-ﺁﯾﻨﺪﻩ-ﺗﺼﺎﻭﯾﺮ ©www.tabnak.ir

هی شعر تر انگیزد

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۳ مرداد ۹۴
  • ۱ نظر



گفتی که «از آن باشد» گفتم که «از این باشد»
یک نکته ی بی معنی گفتیم و همین باشد

هرگز ندهندش زن در کوچه و در برزن
مانند رضازاده هر کس که وزین باشد

در کار گلاب و گل گفتند که «حُکمت چیست؟»
گفتم که «همین خوب است، بگذار همین باشد»

پیراهن ما را هم از پشت، کسی جر دارد
من فکر کنم کارِ شیطانِ لعین باشد

خلقی شده گمراهت وقتی که به همراهت
یک روز شهین باشد، یک روز مهین باشد

پایت به زمین باشد دستت به هوا باشد
دستت به هوا باشد پایت به زمین باشد

هر جنس که در بازار دیدی و پسندیدی
یا ساخت ایران است یا ساخت چین باشد

یک روز جناح چپ یک عمر جناح راست
همواره در این کشور اوضاع چنین باشد

هر کس که در این کشور آشوب کند، جایش
یا گوشه ی کهریزک یا کنج اوین باشد

بر عکس شما، حافظ! من معتقدم در کل
هِی شعر تَر انگیزد خاطر که حزین باشد

آقاگل

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۲ مرداد ۹۴
  • ۲ نظر

توهم شراب خودی هم شراب خواره خود......

چون تشکر می کنند از ما تشکر می کنیم

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱ مرداد ۹۴
  • ۲ نظر

چندی پیش بنده نگارنده در پستی از کم آبی نوشته بودم.

و امروز به رسم ادب از همه دست اندر کاران شرکت آب و فاضلاب شهرستان تشکر می کنیم به خاطر:


- ترکیدگی لوله آب و هرز رفتن کل آب مخزن در یک شب! و در دسترس نبودن تلفن شکایات سازمان عزیز!!! که دست آخر با پیگیری های شدید و از طریق آتش نشانی و شماره تلفن های همراه کارمندان موفق به گزارش خرابی شاه لوله اصلی شدیم!!!


- و همچنین تشکر می کنیم به خاطر تغییر کیفیت آب آشامیدنی! در تصویر زیر لیوان سمت راست حاوی آب ذخیره شده از قبل است و لیوان سمت چپ حاوی آبی است که امروز مردم شهرستان ندانسته تناول می نمودند!


- و همچنین تشکر می کنیم از دو مسئولی که بر سر اینکه این لوله آب هست یا نه زدند و لوله را ترکاندند تا آب از آن فواره بزند تا مطمئن شوند! و بعد با شیوه ای کاملا متفکرانه صحنه را ترک کردند...


- و همچنین تشکر می کنیم از مسئولی که آن شب پس از حل شدن مشکل ترکیدگی لوله به رسم ادب با ما تماس گرفت و تشکرات ویژه کرد و مامور آتش نشانی که فردایش تماس گرفت و باز تشکرات ویژه نمود...


- و در کل:

ما تشکر می کنیم آن ها تشکر می کنند

چون تشکر می کنند از ما تشکر می کنیم.




نقد منصفانه....

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱ مرداد ۹۴
  • ۴ نظر

با تشکر از جناب طلبه‌ی اُ منفی و نقد الحق منصفانه شان.


«حتا در یک مسابقه و بازی فوتبال وقتی می‌گوییم برنده یا موفق شدیم، معنایش این است که سه گل زده و دو گل خورده‌ایم، حالا عده‌ای بگویند که می‌شد از فلان فرصت هم استفاده کرد و گل‌های بیشتری زد.» (حسن روحانی، جلسه هیات دولت، 31 تیر 1394)

«ایرادهای بهتری می‌شود به متن توافق گرفت که می‌توانم نشان بدهم.» (نقل به مضمون از سیدعباس عراقچی، گفت و گوی ویژه‌ی خبری)

گل خوردن


بدون شک مقدمه‌ی لازم برای هم‌دلی و هم‌زبانی واقع‌نگری و سرایت دادن آن به بیان است. تا زمانی که ادبیات دولت، خطابی و مبنی بر غلو یا تحقیر موضوعی باشد، هر روز از هم‌دلی و به طریق اولا از هم‌زبانی دورتر خواهد شد. در همین راستا جمله‌های بالا را که توسط رییس جمهور و یکی از اعضای تیم مذاکره بیان شده باید به فال نیک گرفت.

پذیرفتن گل‌های خورده توسط رییس جمهوری بیش‌تر با مبنای تمثیل مذاکره به صلح امام حسن علیه السلام سازگار است و نه با توصیف ایشان از توافق ژنو که «یعنی تسلیم ابرقدرت‌ها...» و البته در مخالفت جدی با برگزاری جشن‌های کذایی و یا اسطوره‌سازی از مذاکره و مذاکره‌کننده است.

وقتی منتقدی منصف اشکالی را در توافق ببیند اگر با ادبیات حداکثری دولت در این باره رو به رو شود، یارای هم‌دلی را نخواهد داشت و ادبیاتش به وضوح تقابلی خواهد بود. اما وقتی دولت و در صدر آن رییس جمهور با پذیرفتن اشکال و ایرادها، خوانش خود را درباره‌ی امتیازهای گرفته شده و یا لزوم صلح بیان کند، منتقد منصف هم می‌تواند هم‌دلانه با دولت به بحث و نقد بنشیند که آیا امتیازشمار بازی درست است؟ و یا آیا این صلح، صلحِ مصلحت بوده یا صلحِ مفسده؟

این تغییر ادبیات دولت چه خودجوش باشد و چه ناشی از مواضع رهبری، قابل تفأل به خیر است. وگرنه اگر همان طور که رییس جمهور در نعت ژنو گفتند: «می‌دانید توافق ژنو یعنی چه؟ یعنی تسلیم ابر قدرت‌ها در برابر ملت ایران...»، دوباره بگویند: «می‌دانید توافق وین یعنی چه؟ ...» این گره هر لحظه کورتر، درک متقابل بین صف منتقد و حامی دولت کم‌تر، و اعتبار واقع‌نگری ایشان در نگاه آیندگان بیش از قبل مخدوش می‌شود.

نگارنده امیدوار است این تغییر پایدار باشد و بازگشت دولت را به ادبیات سابق شاهد نباشیم.


داستان تاریخی

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱ مرداد ۹۴
  • ۱ نظر

کنون رزم  سهراب و رستم شنو

دگر ها شنیدستی این هم شنو.

.

و سهراب نامی بود پهلوان در سپاه تورانیان و وی را پدری بود رستم وار که به درستی او را رستم نامیدند.

و سهراب را سر جنگ با ایرانیان بود.

 کاووس کی رستم را پیغام همی فرستاد که ای یل ایران زمین ار آب در دست داری بر زمین گذار و شتابان بشتاب که سپاه تورانی در راه است. و رستم این شیر بیشه الهی روزی چند به باده خواری گذراندی و فرمان پادشاه به پشت گوش همی انداخت و التفات ننمود. ( برخی گویند که وی همی دانست که پهلوان سپاه توران همان جوانک خودش است به شرحی - توضیح از بنده نگارنده)!

باری، پس از چند روزی جنگ آغازیدن گرفت و دو سپاه را درگیری سختی در گرفت. در همین بین سهراب این طفل سالخورد شتابان به پدر سالخورده خود پیغام همی نوشت که ای پدر مرا بسیار مهر تو در دل است و خواهم دیدن تورا....

و جواب چنین بشنفت: که ای فرزند پاک سرشت من، مرا نیز شوق بسیار است دیدار تو را، اما چه کنم که باید در جنگی اهریمنی با پهلوانی از سپاه توران در آویزم و فرمان فرمان پادشاه است و نتوان آن را زمین گذارد!!!

و اینچنین بود که تراژدی ترین داستان ها رغم خورد.