۳۶ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

شهر آفتاب غرقه در آب! قایقی خواهم ساخت!

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۲۳ ارديبهشت ۹۵
  • ۲۶ نظر


قایقی خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از این نمایشگاه غریب!
که در آن هیچ کسی نیست که هست عشق کتاب!
پشت این آب ها شهری* است!
قایقی خواهم ساخت...

*منظور شاعر همان شهر آفتاب است.


آب گرفتگی در شهر آفتاب! حتی اسمش هم مرا به خنده می اندازد.گویا طبیعت هم دستی در طنز آفرینی دارد!
طنز آمیزتر آنکه "ناشران آموزشی که روزگاری است خود آب قاطی کتاب ها می کنند را آب ببرد!"


ناشر پارسه را باران شست
از دل من اما، چه کسی نقش تو را خواهد شست!؟


اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب!+ الحاقیه

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۲۲ ارديبهشت ۹۵

شراب تلخ بیاور که وقت شیدایی ست!

که آنچه در سر من نیست، ترس رسوایی ست!


چه غم که خلق به حُسن تو عیب میگیرند؟

همیشه زخم زبان خون بهای زیبایی ست!


اگر خیال تماشاست در سرت بشتاب!

که آبشارم و افتادنم تماشایی ست...!!


شباهت تو و من هرچه بود ثابت کرد

که فصل مشترک عشق و عقل تنهایی ست!


کنون اگرچه کویرم هنوز در سر من

صدای پر زدن مرغ های دریایی ست....


"فاضل نظری"

"کتاب"



شعر خوانی فاضل نظری عزیز در برنامه خندوانه بیست و دوم اردیبهشت :

کانال شعر فاضل نظری جان




از کراماتنا

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۲۲ ارديبهشت ۹۵
  • ۲۴ نظر

و هرباری که مریدان از کرامات شیخنا به تعجب افتادند؛ چو پرسیدند که: "یا شیخ جریان چه بودی؟"

شیخنا چنین پاسخ دادی: "که ای مریدان، همانا جریان به صورت نرخ تغییر بار الکتریکی نسبت به زمان تعریف شده و با نماد I نشان داده شود."

و سپس از آنکه چنین جواب کژتابانه ای داده قهقه ای سر بداد.

و مریدان هربار چو این جواب هوشمندانه شیخنا را شنیدند جامه ها دریده راه بیابان ها در پیش گرفته و نعره ها همی زدند!

و این جریان تا به آنجا پیش رفت که دیگر مریدان را جامه ای نبودی از برای دریدن!


به یاد خالق ترانه گنجشکک اشی مشی...

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۹۵
  • ۱۹ نظر

"حسن حاتمی خالق ترانه گنجشکک اشی مشی صبح روز دو شنبه در بیمارستانی در زادگاهش کازرون در گذشت."

"خبرگزاری ایسنا"

 

روحش شاد و یاد و خاطرش گرامی باد...

 

 


 

 

ترانه گنجشکک اشک مشی با صدای زنده یاد فرهاد مهراد.

عالیجناب عشق

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۲۱ ارديبهشت ۹۵
  • ۱۹ نظر

اعیاد شعبانیه رو به همه دوستان وبلاگستان تبریک عرض می کنم.

ان شالله همیشه به شادی.

چه عید مبارکی، عیدی نیز گرفتیم ^___^



آمد آن سایه‌ی ‌رحمت که پناه همه اوست

هر کجا روی کند، میل به احسان دارد 


تفسیر الشعر فی المحضر آقاگل

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۲۰ ارديبهشت ۹۵
  • ۲۸ نظر

در کوی نیک نامی مارا گذر ندادند - حافظ

تفسیر آقاگل:

منظور از گذر در بیت فوق همان گذرنامه است! شاعر در بیت فوق من باب فرهنگ سازی به جای واژه سخیف و انگلیسی پاسپورت از واژه گذرنامه استفاده کرده. و منظورش این بوده چون گذرنامه نداشته در نتیجه به آنجا ( که نمی دانیم کجا بوده و در همین حد مطلعیم که جای خوبی بوده است!) راهش نداده اند!


از هر چه می رود سخن دوست خوش تر است! - سعدی

تفسیر آقاگل:

 آنچنان که دیرین شناسان گفته اند در گذشته سخن دوست بر دو نوع بوده است! "سخن خوش تر" و "سخن خوش خشک"! به گونه ای که چند روزی سخن خوش تر را جلوی آفتاب پهن می کرده اند تا خشک گردد! و قابلیت ذخیره سازی درازمدت را دارا شود! چنانکه بتوان در زمستان نیز از آن استفاده کرد!


زین همرهان سست عناصر دلم گرفت - مولوی

تفسیر آقاگل:

مولوی شناسان معتقدند وی علاوه بر شاعری به علم زیبای کیمیا نیز علاقه وافری داشته است. و انگونه که مشخص است و از این بیت بر می آید منظور از سست عناصر فلزات گروه دوم جدول تناوبی است(کلسیم-منیزیم-باریم-استرانسیم و...) که با آنکه در دسته فلزات قرار می گیرند اما به شدت سست و نرم هستند! و شاعر همرهان خودش را به این فلزات تشبیه کرده است.(مثلا میگفته هی! کلسیم اون آب رو بده بیاد!)


خرم کوه و خرم صحرا خرم دشت - باباطاهر

تفسیر آقاگل:

تفسیر بنده از بیت فوق این است که گویی شاعر خری داشته که هر روز وی را به چرا گاه های متفاوت می برده است. از کوه و دشت گرفته تا صحرا و گلزارها. البته اینکه چرا در قدیم الایام خرها را اینقدر محترم می شمرده اند در حاله ای از ابهام است و این بنده نگارنده اطلاعی از آن ندارم.


ای چرخ فلک خرابی از کینه توست! - خیام

تفسیر آقاگل:

این بیت اثبات می کند ایرانیان اولین اقوامی بوده اند که چرخ و فلک هوشمند ساختند! که البته همین ایده هوشمند سازی کار دسته شان داده و روزی از روزهاه چرخ و فلک ها اعتصاب کرده و از روی کینه و دشمنی تصمیم گرفتند دیگر نچرخند! و چون نچرخیدند ایرانیان آن ها را در کوره های ذوب ریخته و نسل ان ها را منقرض گردانیدند!


با رنگ و بویت ای گل گل رنگ و بو ندارد! - شهریار

تفسیر آقاگل:

این بیت هم در نوع خودش پارادوکس عجیبی است! حتی عجیب تر از پارادوکس گربه شرودینگر! معشوق را به گل تشبیه می کند و بعد می گوید که گل ها رنگ و بو ندارند! بعد خب معشوق خودش هم که گل است پس او هم نباید رنگ و بو داشته باشد! حال شما بیابید سن پرتقال فروش را!


قایقی خواهم ساخت خواهم انداخت به آب - سهراب

تفسیر آقاگل:

من باب این شعر سهراب جان، این بنده نگارنده چهارسال تمام کاشان بودم! اینکه شاعر در کویر کاشان در پی ساخت قایق بوده و میخواسته بعد از ساختش بیاندازدش به آب حکایتی است بس عجیب! حتی عجیب تر از آن بنده خدایی که در تهران غرق بود ولی تهران دریا نداشت!

باری، این مورد آخر را گفتم تا چنانچه از مطلب بالا خونتان به جوش آمده، آدرنالین تان بالا زده و قصد دارید از فرط خوشی به افق روی آورده جامه بدرید و بانگ بر آورید که "سهراب قایقت جا دارد؟" زهی خیال باطل! بدانید قایق سهراب کشکی بیش نبود!

فوتبال زیباترین رقابت دنیا

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۱۹ ارديبهشت ۹۵
  • ۱۶ نظر

اینکه میگم فوتبال زیباست به این دلیله که هیچ معادله ریاضی وجود نداره تا بتونه این بازی توپ و میدان رو پیش بینی کنه. اینقدر غیرقابل پیش بینی که تیمی مثل لستر با یک دهم هزینه و با پنج صدم درصد شانس قهرمان لیگ انگلیس بشه. و اینقدر غیر قابل پیش بینی که استقلال خوزستان اصلی ترین مدعی  قهرمانی لیگ خودمون باشه. تیمی که سال قبل تا مرز سقوط پیش رفت ولی در حال حاضر روی مرز قهرمانی گام بر میدارند. تیمی که یک دهم سرخابی های پایتخت هزینه کرده و به حق شایسته قهرمانی اند. و اینقدر غیرقابل پیش بینی که سرخ آبی های پایتخت هر هفته جایگاهشون دستخوش تغییر بشه، روزی این ها خوشحال و روز دیگر اون ها.

به همین دلیل فوتبال هنوزهم زیباترین رقابت دنیاست.

از دیگر خبر های فوتبالی این چند وقت. فدراسیون فوتبال با سیاست پوتین مدودف دستخوش تغییرات شد! و خبرها حاکی از آن است که جناب تاج رو به آبدارچی فدراسیون کرده و گفته:"حوصله اساس کشی نداریم! فقط تابلوی اتاق بنده را با جناب کفاشیان عوض کنید!" :))

خبر دیگر رونمایی از زیرپیراهنی جدید تیم ملی بود! با طراحی ویژه. از اونجایی که قبلا سرمربی تیم اعتراض کرده بود لباس های تیم رو وقتی می شوئیم آب می روند!(البته که به زبان انگلیسی!) نتیجتا فدراسیون نشین ها به فکر تولید لباس پنبه ای افتادند تا این مشکل نیز به خوبی و خوشی حل و فصل بشه و ظاهرا که شد!

باری،اگر فردا پس فردا دیدید جماعتی زیرپوش به تن و بوق به دست در خیابان ها جولان می دهند و نعره می کشند! آرامشتان را حفظ کنید و بدانید اتفاق خاصی نیافتاده است، فقط تماشاچیان تیم ملی اند که برای تشویق به ورزشگاه می روند.

فرزادی که دیگر حَسَن نبود!+الحاقیه

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۱۹ ارديبهشت ۹۵
  • ۲۸ نظر

برنامه نیم رخ را بچه های دهه شست و هفتاد خوب یادشان هست.

جوانکی ساده دل و مستعد که به تازگی پا به دنیای مجری گری گذاشته بود.

بعد ها دو ساعت تمام برنامه کوله پشتی اش را به تماشا می نشستیم و او هنوز همان جوان خوش رو و خوش خلق و خو بود.

فرزادی که به معنای واقعی کلمه حَسَن اندر حَسَن اندر حَسَن بود!

باری، گذشت و گذشت و گذشت تا روزهایی رسید که آن جوانک خوش پوش خوش روی خوش صدای ساده دل دیگر آن جوانک قبل نبود!

دیگر خلق و خویش حَسَن اندر حَسَن اندر حَسَن نبود!

دیگر به دل نمی نشست! فرزادی که دیگر  حَسَن نبود!

متأسفم.

 متأسفم که آن جوانک برنامه نیم رخ را از این پس باید با این صحنه ها به یاد بیاورم.

و با شنیدن اسمش به جای انکه لبخندی بر لبانم نقش ببندد و خاطرات خوب قدیمی ام زنده شود. حالت تهوعی انسانی به سراغم آید و خجالت بکشم از اینکه روزی او را دوست داشتم!


الحاقیه: مترسک جان نیز در این مورد نوشته اند، که الحق خواندنی است. 


ببینید