۲۳ مطلب در فروردين ۱۳۹۶ ثبت شده است

سندروم فیفا

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۱۵ فروردين ۹۶
  • ۲۱ نظر

بعد از گذر کردن از تعطیلات نوروزی و این سفر سه چهار روزه، دچار رکود شدم، کلمات توی ذهنم بازیشون گرفته و کنار هم قرار نمی‌گیرن. از صبح نه تونستم یک خبر بنویسم برای رادیو نه یک پست که لااقل کمی ذهنم رو آروم کنه.

ظاهراً دچار سندروم فیفا* شدم!

بیت:

تو نبین ساکت و آرام نشستم کنجی

حرف ناگفته زیاد است ولی (بقیه شعر یادم نیست)


در یکی مونده به آخرین باری که با بچه‌ها رفتیم سالن و فوتبالی به رگ زدیم برف می‌اومد و هوا هم به شدت سرد بود. نتیجه اینکه در پنجمین روز از بهار سرما خوردیم. نتیجه پریم - اینکه پس از گذشت هشت روز با همه دوا و درمون‌های گیاهی و شیمیایی موجود هنوز شب‌ها سرفه رهام نمی‌کنه. و در این مدت هشت روزه و در طول مسافرت شب‌ها از ترس اینکه در خواب زیاد سرفه کنم و بقیه رو بیدار کنم نخوابیدم. و دلم برای خوابیدن شبانه تنگ شده! 

در طول روز هم که دوستان و آشنایان اغلب اجازه خواب نمی‌دادند. نتیجه زگوند - اینکه آخرین باری که خواب دیدم رو یادم نمیاد.

نتیجه سه پریم - اینقدر سرفه کردم که دیگه خودم از دست خودم خسته شدم. وای به حال دیگران.


*سندروم فیفا یا ویروس فیفا، در زمان‌هایی که اصطلاحاً fifa day نامیده می‌شود. بازیکنان تیم‌های باشگاهی باید در اختیار تیم‌های ملی‌شان باشند. در این ایام ممکن است بازیکنی مصدوم شود. یا از شرایط آرمانیش دور شود. به همین خاطر گفته می‌شود بازیکن یا تیم باشگاهی دچار سندروم یا ویروس فیفا شده است. نمونه اش همین باخت پرسپولیس یا باخت چلسی در هفته گذشته.


**پریم-زگوند-سه پریم از نمادهایی هستند که در ریاضیات و علوم محاسباتی مورد استفاده قرار می‌گیرند.

عقلانیت انبوهی از دیوانگی‌ست...

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۹ فروردين ۹۶
  • ۲ نظر

نجات جون یک انسان گاهی وقتا خیلی ساده است!

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۷ فروردين ۹۶
  • ۲۱ نظر
- استادمون می‌گفت: برای آزمایشگاه محلول اسید سولفوریک سفارش داده بودم. یکی از دانشجوها توی یک بشر برام آورده بود و گذاشته بود روی میز دفترم. همون روز هم پدرم اومد دانشگاه و تنها گذاشتمش توی اتاق تا برم و براش غذا بگیرم. می‌گفت: وقتی برگشتم دیدم پدرم افتاده کف زمین و بشری که داخلش اسید بود روی زمین افتاده بود. 

- امروز هم یک دوستی تماس گرفته بود و می‌گفت بچه یکی از بستگانشون که دو سالشه، یک لحظه ازش غافل شدن و کمی محلول لوله بازکن خورده. با اینکه خیلی سریع برده بودنش بیمارستان ولی نگران بود و حق هم داشت. می‌خواست بدونه چه موادی داخل این محلول‌ها هست.(برای سلامتی اون کوچولو سه تا "امن یجیب..." بخونید.)

‼️ این حوادث ممکنه برای هر کسی پیش بیاد. بزرگ و کوچک نداره، هیچ کدوم مون در برابر این موارد واکسینه نیستیم!
پس برای هرکسی لازمه که مقداری اطلاعات در این موارد داشته باشه و بدونه که اگر در چنین موقعیتی گیر کرد باید چکار کنه.  

✅ مهمترین نکته اینه که همیشه پیشگیری بهتر از درمانه پس:

1- این گونه محلول‌هارو همیشه دور از دسترس اطفال قرار بدید، مهم نیست خودتون توی منزل بچه دارید یا نه! حادثه هیچوقت از قبل خبر نمیده!

2- متأسفانه ظروفی که حاوی مواد شوینده هستند اغلب زرق و برق‌های زیادی دارند. و همین نظر بچه‌های کوچک رو خیلی سریع به سمت خودش جلب می‌کنه. پیشنهاد می‌کنم به محض خرید، ورچسب‌های بسته بندی ظروف رو بکنید و بعد خودتون یک برچسب ساده روی در ظرف بزنید و روی اون اطلاعات مهم رو بنویسید مثلا: "جوهرنمک پاکناز؛تاریخ تولید 7-1-96 ؛ تاریخ انقضا 7-7-96" 

3- زمان‌هایی که قصد استفاده از مواد شوینده مثل جوهرنمک یا وایتکس رو دارید دقت کنید که اولاً در فضاهای خیلی بسته این کار رو انجام ندید. و ثانیاً کودک یا افرادی که مبتلا به بیماری‌های تنفسی هستند اطرافتون نباشند. 

4- هیچوقت تأکید می‌کنم هیچوقت این مواد رو همراه هم مصرف نکنید! چون در صورت ترکیب شدن وارد یک سری واکنش‌های شیمیایی شده و ترکیبات سمی تولید می‌کنند.(اغلب به شکل گاز و بدون بو) مثلاً ترکیب شدن وایتکس یا جوهرنمک گاز کلر تولید می‌کند که به شدت مسموم کننده است. و ممکنه موجب مرگ بشه.

!؟! خب اگر کار از کار گذشت و خدای ناکرده طفلی یا آدم بزرگی(یا حتی خودمون) دچار چنین مسمومیتی شد چه کار کنیم؟

1- اگر خودتان در منزل(یا هر جای دیگری) تنها هستید و احساس می‌کنید که موقع مصرف ماده شوینده‌ای دچار سوزش چشم یا سنگینی سر شدید سریعاً خودتون رو به هوای آزاد برسونید و به یکی از نزدیکان‌تون اطلاع بدید.
 
2- اگر مشاهده کردید فردی هنگام استفاده از مواد شوینده نفسش سنگین شده یا خس و خس می‌کنه سریعا از او بخواهید با شما به هوای آزاد بیاد. یا خودتون اون رو به هوای آزاد برسونید. و در صورت لزوم به اورژانس زنگ بزنید.

 ✅ تمام موارد بالا برای وقتی بود که فردی (یا خودتان) دچار مسمویت تنفسی شدید. ولی اگر کودکی یا فرد بزرگ سالی سهواً یا عمداً محلول شوینده‌ای را خورده! باید چکار کنیم؟
  
1- نکته اول و مهم ترین نکته، ابداً فرد رو وادار به استفراغ نکنید! مواد شوینده اغلب حاوی محلول‌های اسیدی هستند، در صورت استفراغ ممکنه مقداری از مواد بازگشتی وارد ریه فرد بشه. که بسیار خطرناکه. همچنین موجب سوختگی اعضای داخلی بدن می‌شه.  پس ابداً وی را وادار به استفراغ نکنید!⛔️

2- خونسرد باشید، سریعاً به اورژانس اطلاع بدید و وضعیت رو براشون توضیح بدید.. میزان مصرف، نوع ماده مصرف شده، سن فرد، و مواردی از این دست برای ادامه روند درمان خیلی مهمه.

3- اگر شیر در منزل دارید مقداری شیر رو همراه با آب به وی بنوشانید. این کار باعث رقیق شدن محلول فوق می‌شود. البته میزان مصرف نباید بیش از حد باشه. زیرا ممکنه موجب استفراغ کردن فرد بشه.
 
4- اگر شیر در منزل ندارید مقداری آب به وی بنوشانید. ولی باز حواستان باشد که فرد دچار حالت استفراغ نشود. از سفیده تخم مرغ هم می‌تونید استفاده کنید. سفیده تخم مرغ رو در آب یا شیر بریزید و به فرد مسموم بنوشانید.
 
5- اگر فرد دچار تشنج یا حالت خلسه شده دهنش و مجاری تنفسیش رو در هر صورت باز نگه دارید. و مدام راه‌های تنفسیش رو کنترل کنید. 
 
6-اگر فرد مسموم دچار حالت استفراغ شده اون رو به پهلو بخوابونید، تا حتی المکان مواد وارد ریه و مجراهای تنفسیش نشه.

7- تا اومدن اورژانس شکیبا باشید و دست به کارهای خودجوش نزنید.⚠️ 
مسمومیت با محلول‌های اسیدی و قلیایی شوخی بردار نیست. 

enlightenedامیدوارم هرگز چنین اتفاقی برای خودتون یا نزدیکانتون رخ نده، ولی یادتون باشه ما در برابر حوادث واکسینه نیستیم!blush

این موارد رو به دوستان و آشنایان تون هم آموزش بدید. نجات جون یک انسان گاهی وقتا خیلی ساده است. 

از صبا تا نیما - تاریخ 150سال ادب فارسی، کتابی که باید خواند.

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۶ فروردين ۹۶
  • ۴ نظر
از آنجا که گفته‌اند زکات علم آموختن آن است و نیز گفته‌اند یکی از بهترین راه های یادگیری توضیح دادن آن علم برای دیگران باشد. حال که کتاب "از صبا تا نیما" را می‌خوانم، قصد دارم نکات مهم و چکیده مطالبش را اینجا به اشتراک بگذارم، به همان دو دلیلی که در بالا گفتم.

اگر دوست داشتید همراهی کنید. وگرنه که ایرادی نیست. یاعلی. 

متن:

وضعیت شعر و ادب فارسی، در زمان سلطنت حکومت صفویه و آغاز سبک هندی:
 
اسکندر بیگ ترکمان در شرح حال شاه طهماسب صفوی می‌گوید: در اوایل حال، حضرت خاقانی جنت کرمانی را توجه تمام به حال این طبقه(شعرا و ادبا) بود... و در اواخر ایام حیات، که در امر معروف و نهی منکر مبالغه عظیم می‌فرمودند، چون این طبقه علیه را وسیع المشرب شمرده از صلحا و زمره اتقیا نمی‌دانستند، زیاده توجهی به حال ایشان نمی‌فرمودند، و راه گذرانیدن قطعه و قصیده نمی دادند.
مولانا محتشم کاشانی قصیده‌ای غرا در مدح آن حضرت و قصیده‌ای دیگر در مدح مخدره‌ی زمان، شهزاد پریخان خانم به نظم آورده از کاشان فرستاده بود، به وسیله شهزاد مذکور معروض گشت. شاه جنت مکان فرمودند که : "من راضی نیستم که شعرا زبان به مدح و ثنای من آلایند، قصاید در شأن شاه ولایت و ائمه معصومین (ع) بگویند. صله، اول از ارواح مقدسه‌ی حضرات و بعد از آن از ما توقع نمایند. زیرا که به فکر دقیق معانی بلند و استعاره های دور از کار در رشته‌ی بلاغت در آورده به ملوک نسبت می‌دهند که به مضمون در اکذب اوست. احسن او اکثر در موضع خود نیست. اما اگر به حضرات مقدسات نسبت نمایند، شأن معالی نشان ایشان بالاتر از آن است که محتمل الوقوع است." غرض که جناب مولانا صله‌ی شعر از جانب اشرف نیافت. - از صبا تا نیما، جلد یک، صفحه 7. در بیان وضعیت ادبا و شعرا در زمان صفویه.

توضیح آنکه در آن زمان پادشاهان صفوی توجه زیادی به شعر و شاعری نداشته شاعران درباری را از خود می‌راندند. که در نتیجه آن شعر از محیط دربار بیرون آمده و به دست عامه مردم افتاد. غزلسراها و مثنوی نویسان از ایران دوری جسته و اغلب به دربار شاهان گورگانی هند روی آوردند. و در نتیجه رفته رفته سبک هندی در ایران رواج یافت. مهم ترین ویژگی‌های سبک هندی آوردن "مضامین بدیع باریک " و "بیان معانی بسیار در لفظ اندک" است. حافظ این عصر ، محمد علی صائب تبریزی است.


بیت:

نرگس از چشم تو دم زد بر دهانش زد صبا
درد دندان دارد اکنون میخورد آب از قلم!

شعر از محمد طاهر غنی کشمیری است، که از اینکه ساقه‌ی نرگس مانند قلم میان تهی است و از زمین آب می‌گیرد و کسی که درد دندان دارد باید با قلم نی آب بخورد، در تشبیه چشم معشوق و رقابت نرگس با آن، و سیلی خوردن وی از دست باد صبا چنین مضمون عجیبی می‌سازد.


بیت:

خوش هوای تازه‌ای دارد دیار نیستی 
ساکنانش جمله یک لا پیرهن خوابیده‌اند!
"کلیم کاشانی"

بیت:

بخیه کفشم اگر دندان نما شد عیب نیست
خنده می‌آرد همی بر هرزه گردی‌های من
"کلیم کاشانی"

بیت:

لقمه افتد ز دهان چون نبود قسمت کس
روزی اره نگر کز بن دندان ریزد!
"واعظ"

چرا جدیداً چیزی به ذهنم نمی‌رسه برای عنوان؟

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۵ فروردين ۹۶
  • ۱۹ نظر

معتقدم اگر فقط یک دهم بودجه‌ای که سالیانه صرف فرهنگ سازی مردم میشه تا زباله‌های خودشون رو در محیط زیست رها نکنند رو صرف فرهنگ سازی حیوانات می‌کردند و بهشون آموزش می‌دادند که لب به زباله‌ها و پلاستیکی‌جات نزنند قطعاً به نتیجه بهتری رسیده بودیم! چه‌ بسا تا به حال حیوانات به راه حلی برای تجزیه زباله‌ها نیز دست پیدا می‌کردند.



با اینکه در پنجمین روز از بهار به سر می‌بریم اینجا دیشب تا خود صبح برف می‌بارید و سر صبح آفتوی جِنگ تابستونی رو(به قول شیرازی‌ها) شاهد بودیم و در حال حاضر دوباره پاییزه، پیش بینی می‌شه تا شب مجدد به فصل سرد زمستون شیفت بدیم.

اطلاعات وارد شده صحیح نیست! این فیلد نمیتواند خالی باشد.

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۳ فروردين ۹۶
  • ۲۰ نظر

راستش اگر به قول قدیمی ها سالی که نکوست از بهارش پیدا باشد با این حساب باید خودم را برای سالی سخت محیا کنم! 

امضا: آقاگلی که در اولین روزِ فوتبالیِ اولین روزِ بهار، انگشتِ انگشتریِ دستِ چپش دچار در رفتگی شد.



+زیرموضوع خزعبلات دانشجویی را از این جهت که دیگر اسم دانشجو را یدک نمی‌کشم به "خودنوشت نگاری" تغییر دادم! ان شالله که هم خدا راضی باشد هم بنده‌ی خدا!


++آخه بیان جان، انصافاً از آدمی که انگشت انگشتری دست چپش در اولین روز فوتبالی اولین روز بهار دچار در رفتگی شده عنوان می‌خواهی که چه؟

از جمله نصایح یک عقلکِ درون به آقاگلِ بیرون

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۲ فروردين ۹۶
  • ۱۵ نظر
وقتی سال تحویل میشه و زمزمه میکنی "یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال"، وقتی میگی: خدایا! حال من رو به بهترین حال تغییر بده. این نیست که بشینی و انتظار داشته باشی سال جدید به طرز معجزه آسایی پرفکت باشه و همه چیز بر وفق مراد و اوکی باشه. اگه این نگاه رو داری بدون این سال هم مثل همه سال‌های قبل می‌گذره و از اساس ول معطلی.  "اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم (رعد-آیه11)خدا سرنوشت هیچ قومی رو تغییر نمیده مگه اینکه اونها خودشون سرنوشتشون رو تغییر بدن. 
پس وقتی میگی خدایا حول حالنا الی احسن الحال، از خدا می‌خوای تا کمکت کنه که امسال سرنوشتت رو خودت به بهترین حال تغییر بدی. 


 وقتی هم که میری عید دیدنی میگی: "سال خوبی داشته باشید." درست، دعای خوبیه. ولی سال خوب نمیاد. مگه اینکه ادم‌ها خودشون اراده کنند. پس بگو "ان شالله سال خوبی رو بسازی"