- آقاگل
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
از خواب چو برخیزم...
اول تو به یاد آیی!
نظرات (۲۲)
Mr. Moradi
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۰:۲۱
یعنی اولِ صبح اول چایی یادتون میاد؟! اصلاً مگه چایی روز جهانی داره؟! نمیدونستم :)) من که اصلاً چایی رو دوست نمی‌دارم :)
داره دیگه!:دی
میم کاف
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۰:۲۴
lمنظورتون چاییه یا این دوتا چایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خیلی فرقه بینشون
یا هر دو!
:)
آقای سین
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۰:۵۳
ساعت 10 موقع بیدار شدنه مهندس؟
سحرخیز باش برادر سحر خیز
سحرخیز باش برادر سحر خیز
نه وقت پست گذاشتن بود مهندس:دی
gandom baanoo
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۰:۵۸
آقا جریان چیه؟!!!! این عکس چیه؟؟؟
چرا پست ۱۰۱۸ رو زدی ۹۴۳؟؟؟؟؟؟؟ :/
چرا پست ۱۰۱۸ رو زدی ۹۴۳؟؟؟؟؟؟؟ :/
"جریان به صورت نرخ تغییر بار الکتریکی نسبت به زمان تعریف شده و با نماد I نشان داده می‌شود."
بعد چهارسال دانشجویی و 17 سال تحصیل نمیدونی جریان چیه؟ :/
.
اون بقیه ش پست پیشنویسه!
هاژ محمود
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۱:۳۲
سلام
یحتمل منظورتون چایی در کنار یار ک نیست! هست!؟
^_^
سلام.
.
نه دیگه تا اون حد!
دوتاش رو خودم میزنم به بدن:دی
دچــ ــــار
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۱:۵۳
هیچی جای چای رو نمیگیره خصوصا سر مزرعه ساعت 10 :)
آ بارکلا. هیچی جای چایی رو نمیگیره! هیچی.
بفرما چایی :))
a. mnd
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۱:۵۶
با این پستی که شما گذاشتین جا داره که بگم
تقدیم به چایی:
چو شو گیرم خیالش را در آغموش
سحر در بسترم بوی گل آیو :)
تقدیم به چایی:
چو شو گیرم خیالش را در آغموش
سحر در بسترم بوی گل آیو :)
خیال چایی رو اگه در آغوش بگیری ممکنه بریزه روت بعد میسوزی! از ما گفتن:دی
تازه بعد هم از بسترت بوی چایی آیو :))
pary daryay
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۲:۰۰
((-: ربطی نداره ها ولی یهو یاد این شعر افتاد
شب شد ز طره تار موی تو روز روشنم
روزی به دیدن شب تارم نیامدی...
شب شد ز طره تار موی تو روز روشنم
روزی به دیدن شب تارم نیامدی...
:))
ممنون بابت شعر.
هانیه شالباف
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۲:۱۶
سلام :)
الحق که این شعر در وصف چای سروده شده :))
:))
سلام.
آره دیگه اصلا اختصاصی بود!:دی
Niloufar .V
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۲:۲۰
من که اصن چایی دوست ندارم
به نظرم یه نوشیدنی بی مزه هستش که شماها به زور برای اینکه مزه دار بشه با قند و خرما و شکلات و اینا میخورین:/
همین دیگه چون دوست نداری این فکر رو میکنی:دی
چایی اصلا یک فرهنگه. یک کالچره. یک ایدئولوژی حتی!
مهر2خت 69
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۴:۱۵
الان نکنه شما هم بعله؟:دی
بعله ما هم چایی دوست داریم. درست حدس زدید:دی
Niloufar .V
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۵:۳۸
اتفاقا دقیقا همینطوره که من میگم حرفم نباشه
اوه مای گاد! ایدئولوژی :||
جدن فکر میکنید چایی طعم نداره؟ بیاید بریم سر چشمه پای آتیش چایی بزنید. طعمش رو میفهمید. یا مثلا وقتایی که آب شهر کلر داره مشخصه که چایی طعم بدی داره. :)
.
پس چی فکر کردید؟ :دی
gandom baanoo
- پنجشنبه ۲۵ آذر ۹۵
- ۱۵:۴۷
بعد از کجا یادت مونده که الان میشه ۹۴۳مین پست منتشر شده؟!!!!
یادم نمونده بود. با ماشین حساب پست های آرشیو رو جمع زدم شد 942:دی
پس این میشه 943.
:))
gandom baanoo
- جمعه ۲۶ آذر ۹۵
- ۰۸:۵۵
تیک تعداد پستا رو فعال میکردی این همه به خودت زحمت نمیدادی :))
تیک داره مگه؟ :دی
پـامـ ـوک
- دوشنبه ۲۹ آذر ۹۵
- ۱۹:۵۷
943؟ ماشلا واقعا. چرخش بچرخه :))
:))
اون قدیما خیلی فعال بودم. :دی
الان که تقریبا ماهی 20-30پست میذارم.
آخرین مطالب
- برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را
- برای تمام کلاه ایمنیها
- یک مهمانی سه نفره
- هفتۀ کتاب و کتابخوانی اینترنتی
- از فلفلی تا آتش بدون دود | یادداشت مناسبتی هفتۀ کتابخوانی
- در ستایش روزانه نویسی
- دیگر حوصلهمان از این زندگی سر رفته
- چهل و یکم- حمید بابایی
- نقدی به جامعهای که سالهاست گرفتار نژادپرستی است
- برای خدایان احتمالی فوتبال
موضوعات
-
خودنوشت نگاری
(۴۷۹)
- طنزنگاری (۲۴)
-
شعر نگاری
(۲۳۷)
- فوتولوگ نگاری (۱۹)
- داستان کوتاه (۳۵)
-
کتاب نگاری
(۱۵۹)
- تذکرة الأولیاء (۳۷)
- شاهنامه نگاری (۱۳)
- عکس نگاری (۴۳)
- ورزش نگاری (۳۰)
- فوتبال نگاری (۶۰)
-
مذهب نگاری
(۱۶۱)
- عاشورا (۱۸)
-
رمضانیه
(۱۳۴)
- سی سحر سی دقیقه با کتاب (۲۷)
- مناجات سحرگاهی (۲۷)
- آهنگ نگاری (۴۲)
- فیلم نگاری (۲۲)
-
وبلاگ نگاری
(۷۲)
- مهمان نگاری (۲)
- سفرنامه نگاری (۷)