- آقاگل
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
بر هر کسی که می‌نگرم در شکایت است
در حیرتم که گردش گردون به کام کیست؟
"طایر شیرازی"
نظرات (۱۹)
AmiN ☯
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۰۲:۱۲
سبب مپرس که چرخ از چه سفله پرور شد،
که کام بخشی او را بهانه بی سببیست.
"حافظ شیرازی"
عالی بود.
"مارا چو روزگار فراموش کرده ای
جانا شکایت از تو کنم یا ز روزگار ؟"
واران ...
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۰۲:۳۲
گیرم که شد بهار، به دردم نمی خورد
این چشم انتظار، به دردم نمی خورد
شعر مرا کسی به پشیزی نمی خرد
اشعار بی شمار، به دردم نمی خورد
باران میرعلی
ببخشید چهار بیتی است :)
چون دیدم قشنگه گفتم بذارم :)
نشاط این بهارم بی گل رویت چه کار آید؟
تو گر آیی، طرب آید، بهشت آید ،بهار آید...
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
ده بیت هم که بگذارید ایرادی نیست.
ممنونم.
حنا :)
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۰۶:۱۱
عجب شعری. عجب شعری...
تو دوخط اندازه یه کتاب گلایه کرده. عالی بود...
همینه که بهشون میگن خوشا شما که شاعری بلدید. همین حرف رو من توی 2-3صفحه باید میزدم! بدرد هم نمیخورد.
گم نام
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۰۷:۲۹
واقعا به کام کیست؟
این چه وضعشه؟
چرا مسئولین رسیدگی نمیکنن؟:دی.
این چه وضعشه؟
چرا مسئولین رسیدگی نمیکنن؟:دی.
یکی باید به مسئولین رسیدگی کنه! :d
دچــ ــــار
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۰۸:۱۶
پولدارا
آخوندا :)
:))
اوناهم بعضیاشون!
نه همه شون.
همین پولدارا. میشناسم پولداری که دخترش از بچگی سرطان داشته. حالا هرچی هم که پولدار باشه!
دچــ ــــار
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۱۲:۴۱
@گندم بانو
+ بامنی؟ اشتباه گفتم؟ بعضی از آخوندها منظور است:/
نه فکر کنم منو تو خونه دچار صدا میکنن :d
خانومِ حدیث :)
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۱۲:۴۴
سرگشته چو پرگار همه عمر دویدیم
آخر به همان نقطه که بودیم رسیدیم
از فلسفه تا سفسطه یک عمر دویدیم.
آخر نه به اقرار رسیدیم نه به انکار!
ربطی نداشت. فقط چون رفتن و نرسیدن داشت شعرتون یاد این بیت فاضل افتادم :))
شعرتون عالی بود.
مرتضی خیری
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۱۴:۲۶
شاید جوابش این باشه که "آن را که خبر شد، خبری باز نیامد"
اونایی که جلوی دید هستن، مطمئنا شکایت میکنن وگرنه که تو چشم نبودن. با خودشون حال میکردن
:))
آره این هم ممکنه.
هرکی خوشه صداش در نمیاد. هرکی ناخوشه 24ساعته غرغر میکنه.
Anne Shirley
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۱۹:۰۵
آدما دو دسته‌ن:
۱. یا واقعا به کامشون نیست که شکایت میکنن
۲. یا دیگه زیادی به کامشونه و حالیشون نیست که شکایت میکنن :|
آدمای دسته دوم شامل قانون کلت میشن بی برو برگرد! :|
پرستو
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۲۰:۲۸
به کام آن کسانی که پول ملت را می خورند و می روند آن ور آب همان سرزمین کفار حالش را می برند.
والا به خدا
کوری چشم تمام بنزها از خاوری که یک کله رفت کانادا تشکر می کنیم!
فرشته ...
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۲۱:۴۰
ای دل جهان به کامِ تو، شُد شُد، نَشُد نَشُد
دولت اگر غلامِ تو، شُد شُد، نَشُد نَشُد
+ گلایه که اثری نداره به بیخیالی بزنیم شاید بهتر باشه...شاید...:)
یاعلی
چه شعر جالبی بود :))
ممنون.
+شاید!
یاعلی
N.K :)
- دوشنبه ۲۸ فروردين ۹۶
- ۲۲:۱۷
بعضیا هم کلا مدلشونه ک همش غر بزنن و شکایت کنن..
میدونم ک میگم...
این ادما،آدمای فوق العاده زرنگی هستن
میدونم ک میگم...
این ادما،آدمای فوق العاده زرنگی هستن
این آدما هم شامل قانون کلت میشن بی برو برگرد! :|
شایستـ .ه
- چهارشنبه ۳۰ فروردين ۹۶
- ۱۸:۰۴
قانعان ِ حقیقی
داریم به نظرتون؟
شاید به زبان بگن ما قانعیم. ولی در باطن دیدم که این شکلی نبوده.
شایستـ .ه
- پنجشنبه ۳۱ فروردين ۹۶
- ۰۱:۰۳
چیز غیرممکنی نیست شاید ما ندیده باشیم. شاید حتی طرف گاهی سست شه اما غیر ممکن نیست...
غیرممکن نیست. نمیدونم شاید ما ندیدیم.
آخرین مطالب
- برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را
- برای تمام کلاه ایمنیها
- یک مهمانی سه نفره
- هفتۀ کتاب و کتابخوانی اینترنتی
- از فلفلی تا آتش بدون دود | یادداشت مناسبتی هفتۀ کتابخوانی
- در ستایش روزانه نویسی
- دیگر حوصلهمان از این زندگی سر رفته
- چهل و یکم- حمید بابایی
- نقدی به جامعهای که سالهاست گرفتار نژادپرستی است
- برای خدایان احتمالی فوتبال
موضوعات
-
خودنوشت نگاری
(۴۷۹)
- طنزنگاری (۲۴)
-
شعر نگاری
(۲۳۷)
- فوتولوگ نگاری (۱۹)
- داستان کوتاه (۳۵)
-
کتاب نگاری
(۱۵۹)
- تذکرة الأولیاء (۳۷)
- شاهنامه نگاری (۱۳)
- عکس نگاری (۴۳)
- ورزش نگاری (۳۰)
- فوتبال نگاری (۶۰)
-
مذهب نگاری
(۱۶۱)
- عاشورا (۱۸)
-
رمضانیه
(۱۳۴)
- سی سحر سی دقیقه با کتاب (۲۷)
- مناجات سحرگاهی (۲۷)
- آهنگ نگاری (۴۲)
- فیلم نگاری (۲۲)
-
وبلاگ نگاری
(۷۲)
- مهمان نگاری (۲)
- سفرنامه نگاری (۷)