نقل است که یک روز یارانش درآمدند، او را دیدند که می‌گریست. گفتند: سبب چیست گریه را؟

گفت: دوش در سجده چشم من در خواب شد، خداوند را دیدم. گفت: یا ابا الفیض!خلق را بیافریدم، بر ده جزو شدند. دنیا را بر ایشان عرضه کردم، و نه جزو از آن ده جزو روی به دنیا نهادند. یک جزو ماند آن یک جزو نیز بر ده جزو شدند. بهشت را بر ایشان عرضه کردم، نه جزو روی به بهشت نهادند. یک جزو بماند، آن یک جزو نیز ده جزو شدند، دوزخ پیش ایشان آوردم، همه برمیدند، و پراگنده شدند از بیم دوزخ. پس یک جزو ماند که نه به دنیا فریفته شدند و نه به بهشت میل کردند، و نه از دوزخ بترسیدند.

گفتم: بندگان من! بدنیا نگاه نکردید، و به بهشت میل نکردید، و از دوزخ نترسیدند. چه می‌طلبید؟

همه سر برآوردند و گفتند: انت تعلم مانرید. یعنی تو می‌دانی که ما چه می‌خواهیم.


*****

گفت: با خدای یار باش درخصمیِ نفس خویش، نه با نفس یار باش در خصمیِ خدای، و هیچ کس را حقیر مدار، اگر چه مُشرِک بُوَد. و در عاقبت او نگر که تواند که معرفت از تو سلب کند و بدو دهد!


تذکرةالأولیاء 

ذکر ذالنون مصری رحمة الله علیه



مناجات رمضانیه:

الهی!

 آتش بر ابراهیم گلستان کردی

بر من نیز گلستان کن.

که اگر بسوزم بوی گند میدهم. 

خود دانی.


#بیت


در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم

لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی

حافظ


س.ن:
این پست را با نهایت ادب و احترام تقدیم به می کنم به خانم هلما، و تمام کسانی که این روزها بیماری در خانه دارند و یا نگران بیماری نزدیکان و دوستانشان هستند. اگر این مطلب را می‌خوانید. امروز بعد از نمازهایتان برای شفای همه بیماران دعا کنید. سپاس.