خداوندا! تو ما را جاهل خواندی، از جاهل جز جفا چه آید...؟

الهی! فریاد از این خواریِ خود، که کَس را ندیدم به زاریِ خود، فریاد از این سوز که از فوت تو1 در جان ما، در عالم کس نیست که ببخشد به روز و زمان ما.

در عشق تو که مست و گهی پَست شوم

وز یاد تو که نیست و گَهی هَست شوم

در پَستی و مَستی ار نَگیری دستم

یکبارگی  ای نگار از دَست شوم

1-درگذشتن تو، از یاد بردن تو