الهی! بنده را از سه آفت نگاهدار، از وساوس شیطانی و از هوای نفسانی و از غرور نادانی.

الهی! تو به رحمت خویشی، و ما بر حاجت خویشیم. و تو توانگری و ما درویشیم.

بی حکم تو چرخ یک زمانی نبود

بی امر تو خلق را زبانی نبود

گر بگذری از کرده و ناکردۀ من

من سود کنم تو را زیانی نبود...

الهی! به بهشت و حور چه نازم و مرا دیده‌دانی ده که از هر نظری بهشتی سازم.

الهی! به حُرمت آن نام که تو خوانی و به حُرمت آن صفت که تو چنانی دریاب که می‌توانی.

الهی، نه در بندم نه آزادم، و از خود رنجور و از تو دلشادم، و از زندگانی خود در عذابم. گوئی که بر آتش کبابم، و نه خورد پیدا و نه خوابم. و در میان دریا تشنۀ آبم، از آنکه از خود در حجابم. منتظرم تا کی رسد جوابم...