چند شب پیش مقاله ای می خوندم از استاد خرم شاهی بزرگوار( فکر نمی کنم لازم باشه که اشاره کنم مطلب طنز بود!!!) در باب مرگ.

و انواع مرگ.

اینکه شاید این بار آخری باشد که من دارم از عرض خیابان رد می شوم. اما هرگز به این فکر نمی کنم که چه در انتظارم است؟

درست مثل هزاران انسان دیگر که گمان می کردند این بار هم مثل بار های پیش!!! و بسیار ساده و با خیالی آسوده قدم در خیابانی می گذاشتند که در انتهایش پلی انتظارشان را می کشید!!!!