- آقاگل
- جمعه ۲۹ بهمن ۹۵
- ۳۴ نظر
مادرم شاعر نیست
در عوض نصف غزلهای جهان را گفته
شعر را میفهمد
مادرم قافیهی لبخند است
وزنِ احساس
ردیفِ بودن
مادرم مثنوی معنوی است
حافظ و سعدی و خیّام و نظامی
اصلاً...
مادرم شعرترین منزوی است
من رباعی هستم
خواهرانم غزلاند
پدرم شعر سپید...
صبح، بیدل داریم
با کمی نان و پنیر
ظهر سهراب و عطر ریحان
شب، رهی یا قیصر
مادرم شاعر نیست
در عوض نصف غزلهای جهان را گفته
دفتر شعرش آب
ناشرش آیینه
و محلّ توزیع
خانهی کوچک ما...
س.ن:
1-شعر بالا پیشکشی باشد به تمامی مادران. اگر دوستش داشتید برای مادرانتان بخوانید.
2- این پست هدیهای است برای تولد یک بلاگر و برای مادرجان بهارشان...
3-حال دیگر تقریبا وارد فردا شدهایم. و دیگر امروز نیست. و در واقع فرداست. با این حساب روز پنج شنبه است، پس فاتحهای بخوانید برای شادی مادرجان بهارِ جولیک. و دیگر مادرانی که میدانم یک جایی آن بالاها حواسشان به فرزندانشان هست. و فرزندانشان پارتی خوبی آن بالاها دارند.
4- یاد آهنگ مادرانهی خسرو شکیبایی افتادم. میگفت: "مادر من مادر من تو یاری و یاور من تو یاری و یاور من..."