- آقاگل
- چهارشنبه ۲۸ شهریور ۹۷
- ۵ نظر
تو را به خون گلوی خودت قسمت میدهم. به آن وقت و ساعتی که شمر گردنت را از قفا برید. پیش خدا، روز پنجاه هزار سال، شفیع من بشو... شفیع منِ روسیاه، منِ...
«معصوم دوم-هوشنگ گلشیری»
تو را به خون گلوی خودت قسمت میدهم. به آن وقت و ساعتی که شمر گردنت را از قفا برید. پیش خدا، روز پنجاه هزار سال، شفیع من بشو... شفیع منِ روسیاه، منِ...
«معصوم دوم-هوشنگ گلشیری»
گفتند:«ای شیخ دلهای ما خفته است که سخن تو در وی اثر نمیکند. چه کنیم؟».
گفت:«کاشکی خفته بودی، که خفته را بجنبانی بیدار شود. دلهای شما مرده است که هرچند میجنبانی، بیدار نمیشود».
تذکرةالاولیاء
ذکر حسنبصری رحمهاللهعلیه
س.ن:
این را میخوانم و فکر میکنم نکند دلهای ما خفته که نه، مرده باشد؟ نکند بیش از حد درگیر پوسته شده باشیم. نکند فراموش کرده باشیم قیام عاشورا را. دلیلش را. هدفش را. نکند دلهایمان مرده باشد؟ که خفته را جنباندن بیدار کند و مرده را هرگز.
بی جهت دنبال برهان و کلام و منطقیم
چای بعد روضه کافر را مسلمان میکند!
عکس از کانال درخت
+ ادامه اشعار را در اینجا بخوانید: دلتنگ چایی روضه ارباب هستم
++ بخوانید: هل من ناصر ینصرنی _ حسین وارث آدم
+++ بخوانید: لیک یا حسین _ حسین وارث آدم
س.ن:
این شبا بنده رو هم دعا کنید.
اگر بیتی هم در ذهن دارید کامنت کنید. سپاس