شرایط که حله. سن روانیم همینحدوداست. سابقه اجرایی هم تقریبا بیست و خوردهای سن فیزیولوژیکیم، اون خوردهاش رو که گلاب به روتون در حال آروغ زدن و کثیف کردن کهنمون بودیم رو ازش صرفنظر کنیم میمونه اون بیست سال که تجربه بالایی در زمینه فکر کردن به کارایی که باید از فردا انجام بدم دارم. آخه توی روانشناسی میگن فک کردن به یه تمرین حرکتی هم باعث بالا رفتن تجربه و مهارت اون ماهیچهها برای انجام اون حرکت میشه. کلتم که حله. شما کلاه بخوای من سر میارم برات. حالا حقوقش چقدره؟ ارزش این همه نوشتن رزومه سنگین و پربار رو داشت؟ اونقدری هست که نه جزو نجومی بگیرا قرار بگیرم و نه جزو قشر کمدرآمد؟ ترجیحاً دقیقاً ۱۸ میلیون؟
باید اول برید تایید صلاحیت بشید. بعدش بیاید صحبت میکنیم. :)
اینایی که هستن همه شون اصلح و مسلح و مومن و متعهدن خالو!
تعریف مومون و اینا عوض شده ..
بگو خوشتیپ،بگو با کلاس، بگو سیاستمدار، بگو دغدغه مند، بگو مودب، بگو بزرگ اندیش، بگو مدیر ، بگو باسواد، بگو درستکار، بگو کارکن، بگو کسی بیاد که از قدرت و ثروت ارضاء شده باشه و برای اهداف والاتر اومده باشه میدون، بگو مصدق میخوایم ما ..
اگه عوض شده که هیچی پس :))
یکی مثل امیرکبیر رو میخوایم. بیاد این مناصب درباری! رو از بین ببره. الغاب رو حذف کنه. بلکه روال برگرده به خط درستش. :)
والا اینا تو ایران پیدا نمیشه ؛ خواستید مثه سایپا با یه شرکت بنگلادشی قرارداد می بندیم ؛ دست و پای کاندید رو میارن ؛ تو ایران مونتاژش می کنیم ؛ به اسم تولید ملی میندازیم تو بازار .
خطرش هم یه کمی از پراید بیشتره ؛ ممکنه به جای اینکه خودش چپه کنه ؛ کل مملکت چپه بشه :))))