پس از یک عمر درس خواندن با عزت و آبرو، امسال دست بر قضا مجبور شدیم دست به دامان یکی از بانوان کلاس شده و جزوه این دوست گرام را گرفته و کپی ( منظورمان همان رونوشت است با اجازه از فرهنگستان عزیز!) از آن تهیه کنیم.

این موضوع به کنار، نکته جالب توجه جمله ای است که توجه مرا سخت به خود مشغول ساخت.




شرح ماجرا از این قرار است که در یکی از جلسات استاد همین دوست بزرگوار را فراخواند تا سؤالی را پاسخ گوید. از قضا ایشون جواب سؤال را از روی کتاب! بر پای تخته نوشته و نشستند.!

اما چه نوشتنی!!!

این بنده نگارنده چو دیدم که گویا اشتباهی رخ داده، رو به استاد نموده و گفتم:

"یا حضرت استادی، چگونه است که در این سؤال 2+2=5 می شود؟"

استاد چون این نکته بدید اندکی تفکر نمود و چون در بحر مکاشفات فرو رفته بود همین دوست در میان بحث دوید و دلایلی آورد یکی از یکی عجیب تر!!!

 حضرت استادی هم بر خلاف انتظارات بنده حقیر، دست حمایت خود را پشت ایشان نهاده و از گفته او دفاع کرد.

اما باز ما بر گفته هایمان مصرانه پای فشردیم که:

"یا استاد! آخر چگونه؟ حتی با فروض مهندسی پیشرفته هم امکان گنجانیدن یک لیوان آب یک لیتری در یک لیوان نیم لیتری نیست!"

خلاصه بحث بالا گرفت و البته که دست آخر ما حرف خود را بر کرسی نشانده و اثبات نمودیم که خیر! هرگز!

هرگز دو بعلاوه دو پنج نخواهد شد!!!

..................................................................

س.ن: به نگارنده جزوه پیامک دادم که ای دوست گرام فلان صفحه را بنگرید!

سوالی دارم!!!!