- آقاگل
- شنبه ۵ آبان ۹۷
نمیگویم از هندزفری استفاده نکنید؛ بکنید. ولی انصافاً، خواهشاً، التماساً، حواستان باشد که دوروبریها بیش از حد با آهنگهایی که میشنوید کیفور نشوند. (البته بازهم میل خودتان.)
برای مثال همین دیروز که در مینیبوسی نشسته، به سمت کوه و در و دشتهای کاشان میرفتیم (بلی کاشان کوه هم دارد خوبش را هم دارد!) همسفری که روی صندلی کناری جا خوش کرده و هندزفری را در گوشهایش چپانیده بود، آهنگی میشنید که ما هم به اجبار مستفیذ شدیم و به خاطر طولانی بودن مسیر، شروع کردیم به تصویرسازی با آهنگ:
ماجرای آهنگ از اینجا شروع میشد که آقای خواننده ظاهراً در کار تولید ربانار بود و نشسته بود به دون کردن انارهای باغ؛ برای همین پیاپی تکرار میکرد: «دونه، دونه، دونه، دونه» و دوباره «دونه، دونه، دونه...». بعد همینطور که انارها را دون میکرد، این وسط نفهمیدم چه فعل و انفعالاتی رخ داد که در خاطراتش غرق شد و یاد حسی افتاد که روزیروزگاری بین خودش و یک نفر دیگر جاری بوده. حسی که مال خودِ خودِ خودشان بود. و اگر فکر میکنید از در و همسایهای قرض گرفته بودهاند، حاشا و کلا.
بیچاره، آقای خواننده آنقدر انارها را «دونه دونه دونه دونه» دان کرد، تا شب شد. با رسیدن شب، خمیازهای کشید و همین که سرش را بالا گرفت، ستارهای را در آسمان دید. بعد پیش خودش فکر کرد این ستاره، همان ستارۀ مخصوص عشاق است. همان ستارهای که «یک جوری میزون میکنه» تا عشاق را به هم برساند.
خلاصه که آن ستاره کار خودش را کرد و آقای خواننده را دوباره یاد شکل و شمایل یارش انداخت. از صحبتهایش فهمیدم آن یار موجود ویژهای هم است و از نظر زیبایی چیزی از آدم فضاییها کم ندارد. مثلاً چشمهایش به شکلی است که خواننده را میترساند و باعث تپش و لرزش دل او میشود. برق چشمها همینطور باعث میشود آن زندگی (که نفهمیدم منظورش کدام زندگی است) دیگر زندگی نباشد. و خب به قول جواد خیابانی زندگیای که زندگی نباشد، قطعاً زندگی نیست. از توصف چشمها که بگذریم، باید اعتراف کنم شاعر در کلیشهزدایی خیلی خوب عمل کرده است. مثلاً به جای اینکه از لب و دهان و ابروان موجود فضایی بگوید، از این جزئیات تکراری چشمپوشی کرده و یکراست رفته سراغ نفس کشیدنش! از این میگوید که بینی یار فضاییاش، درمان یک سری بیماریهای به خصوص است. اینکه چه بیماریهایی؟ راستش نفهمیدم. ولی معلومم شد که احتمالاً همین موضوع دل خواننده را گرفتار خود کرده است. وگرنه آدم اگر عاقل باشد که عاشق نمیشود؛ بشود هم عاشق یک یار درست و حسابی میشود، نه یک یار فضایی که چشمهایش آدم را بترساند و دلش را بلرزاند.
خلاصه وقتی هندزفری میزنید، انصافاً خواهشاً، التماساً حواستان به دور و اطرافتان باشد. از من گفتن بود.