تجربه تصحیح اوراق امتحانی از نوع دانشجویی اش خیلی جالبه.

چند وقت پیش یکی از دوستان ما که از قضا استاد هم تشریف دارند از ما تقاضا نمود تا در این امر مهم(تصحیح اوراق) ایشون رو یاری کنم.

قبول کردیم و مشغول شدیم.

اینکه این بار از دید خارجی به برگه های امتحانی دانشجویان بخت برگشته نگاه می کردم هم لذت بخش بود و هم خوف ناک.

در حین تصحیح به نکات جالبی برخوردم:

1- برخی از اساتید اساسا علاقه ای به تصحیح ندارند( اینامر از قبل مشهود بود اما اینبار واقعا لمسش کردم)

2- جواب آخر با اینکه معمولا نمره کمی داره اما تقریبا کل نمره سوال رو شامل میشه!!!!( خودمم نفهمیدم چرا؟ ولی اولین نکته ای که معمولا میبینی همین آخر سواله) 

3- نوشتن جملات عاطفی ، احساسی، پیچوندنی، مباالغه ای، بادمجونی(مقصود چیدن بادمجون دور قاب اساتیده) بسیار بین دانشجویان طرفدار داره، با این حال اصلا کارایی چندانی نداره مگر در مواردی خاص!!!

...

 اما نکات جالب دیگری هم بود:

بیش از پنج نفر از عزیزان چند روز قبل امتحان فوتی داشتن!

بیش از سه نفرشون مریض احوال بودن

چند نفری درخواست انتقالی داده بودند و نیازمند نمره بالا بودند حال آنکه طرف به زور پاس می شد.

یکی دو مورد به دنبال معدل الف شدن بودن!!!!( به شخصه سعی داشتم بهشون نمره ندم!؟!؟)

کمتر از پنجاه مورد (توجه داشته باشید که حتی یک هم از پنجاه کمتر است!!!) احتمال مشروطی داشتیم

از یکی از این دوستان خیلی خوشم اومد، برگه اول دم از معدل الفی زده بود و برگه آخرگفته بود دارم مشروط می شم!!!

و چه بسیاری از دوستان که امتحان میانترمشون خراب شده بود و درخواست داشتن فقط نمره پایانی براشون منظور بشه(بماند که پایانی هم دست کمی از میان ترم هاشون نداشت)

...

خلاصه که نه استادا استادن و نه دانشجو دانشجوست