این پنجاه ثانیه را چند روز پیش شکار کردم. پیرمردی که روی آن چند سنگ فرش متفاوت مسجد امام ایستاده، علی اصغر شاهزیدی است. از ماسک‌های بردهان زدۀ حاضران هم به نظر می‌رسید که کلیپ مربوط به همین روزهای گذشته است. لازم نمی‌بینم کیهان کلهر را معرفی کنم. کلهری که وقتی صدای شاه‌زیدی تنین انداز می‌شود، ترجیح ‌می‌دهد چند ثانیه‌ای را روی زمین زانو بزند. حال اینه چه دلیلی برای این کارش داشته را خیلی کاری ندارم. برای من در این پنجاه ثانیه مهم همین تک بیت حافظ است. شاه‌زیدی می‌خواند «از صدای سخن عشق ندیدم خوش‌تر/ یادگاری که در این گنبد دوار بماند» و من در فضازمانی که در آن سیر می‌کنم، در حالی که چیزی به ساعت پنج صبح نمانده، دارم به دنبال گنبد دوار می‌گردم. گنبد دواری که گویا جز صدای سخن عشق چیزی در آن خوش نیست. 


(پ.ن: چند روزی است که صندوق بیان به شکل مستقیم برایم باز نمی‌شود. به همین خاطر فعلاً کلیپ را از همان لینک ابتدای متن ببینید. بلکه بفهمم مشکل از کجاست.)