س.ن: بچه که بودم همیشه دوست داشتم یک ساعت شنی داشته باشم. بعد ها دیدم که دارم، دیدم که خودم یک ساعت شنی ام!!!

و دیدم که شن های وجودم یکی یکی داره فرو میریزه.

1

2

3

4

...

20

21

22

و فردا بیست و سومین دونه هم از جمع بالایی ها جدا میشه و رو به پایین سرازیر میشه.

نمیدونم چند تا دونه دیگه داخل این ساعت مونده اما خدا کنه بیهوده تلف نشه.

خدا کنه....