دو کلمه حرف حساب

نه بابا کی چکار ما داره؟

یک پیرمرد که آسته میره آسته هم میاد!

 صدای من رو هم اکنون از داخل گونی میشنوید.

خخخخ

فیروز کریمی یکبار یک خاطره تعریف می کرد. می گفت جوون بودم رفتم مشهد دیدم دارن ورزشگاه میسازن یک کارگر با یک فرغون و یک بیل داشت خاک می برد. بعد 20سال دوباره رفتم همونجا دیدم هنوز هم دارن ورزشگاه درست میکنن! هنوزهم اون کارگره داره با فرغون و بیل خاک میبره! فقط پیرتر شده! منم پیر شدم.

وضعیت کشور ما هم همین بوده گویا ://

.

یا علی.

پست نقاشی ها سلام می رسونه :))

خخخ

سه شنبه بعد از ظهر حرکته. وسایلت رو آماده کن. :دی

دکتر ولایتی.

خدا خیرش بده.

از سن خیلی از ما ها رده قشنگ.

البته بچه ها گل آقا رو کامل یادم میاد. ^_^

آره اینش خیلی نکته ظریفی بود:دی

خدا عمرشون رو زیادتر کنه!

اینبار میبخشم.

آماده شو دسته غازا روز سه شنبه حرکت میکنه.

قربانت. ارادت مندیم :))

.

شب و روزتون بخیر.

ما فقط بچه ها گل آقا رو یاد میدیم آقا معلم.

.

نچ! قبولش ندارم. دکتر سلام رو میگم. طنز نویسای الان (هجو نویسان البته!) متاسفانه انصاف رو رعایت نمیکنن. شده طنز جناحی. برعکس گل آقا.

آقاگل. سرهم بنویسین دیگه ای بابا :دی

ارادتمند

آره والا. 

خدا بیامرزدش. از مرد های تکرار ناشدنی بود.

دقیقا گیر کردیم توی یک چرخه. و میچرخیم. 

فکر کنم تا حالا این صفت رو هیچکس بهش نداده بود! :))

بلا:دی

:)