امروز روز خوبیست برای من و برای تمام کسانی که کتاب را و کتاب خواندن را دوست دارند.

 از صبح با خود درگیر بودم که به مناسبت این روز خوب چه  بنویسم تا بتواند حق مطلب را بیان کند؟

 هرچه کردم به نتیجه خاصی نرسیدم که نرسیدم!

 دست آخر تصمیم گرفتم تا به مناسبت امروز و این هفته یکی از  بهترین کتاب هایی را که خوانده ام، بازخوانی کرده و باز نشر دهم  تا دوستان ما و دوستداران کتاب نیز در خوشحالی ما شریک باشند.

...

 روز اول- کتاب آتش بدون دود - جلد اول



نادر ابراهیمی

 

انتشارات روزبهان

 

 یموت و گوکلان دو قبیله بزرگ صحرای ترکمن هستند که با یکدیگر دشمنی دارند. گالان اوجا پسر یازی اوجا یکی از بزرگان قبیله  یموت است که بسیار دلاور، جنگجو، خشن، وحشی و بی رحم است. او در عین حال بزرگترین شاعر ترکمن نیز هست.

 سولماز اوچی نیز دختر بسیار زیبای کدخدای گوکلان هاست که شهرتش در تمام دشت ترکمن پیچیده است.

 گالان عاشق سولماز می شود و او را از میان چادر جلوی چشم پدر و برادرهایش می رباید و با او ازدواج می کند. عشق آنها  عشقی راستین اما همراه با غروری بی حد است. در حین این عمل گوکلان ها دو برادر گالان را می کشند و گالان قسم می خورد  که انتقام خواهد گرفت و  تا آخر عمر بر علیه گوکلان خواهد جنگید و برادرهای سولماز را خواهد کشت مگر آنکه سولماز از او  خواهش کند!

  سولماز مغرور می گوید:"منتی بر من نگذار اگر می خواهی بکشی بکش".

 داستان در مورد عشق سولماز و گالان و مواجه دو قبیله بزرگ ترکمن با یکدیگر است. اسم پسران این دو  نیز آق‌اویلر و آقشام‌گلن  است.

 دیگر شخصیت مطرح کتاب نزدیک ترین فرد و به عبارتی تنها دوست گالان است. که فردی است اندیشمند و دانا که گالان خود را  مدیون هوش و ذکاوت او می داند.

  آقای ابراهیمی از روی این کتاب سریالی نیز ساخته اند که در زمان قبل از انقلاب پخش می شده و بسیار معروف بوده است. که  متاسفانه من هر چه گشته ام تا به حال آن را نیافته ام...