و پیرمردی بود لولی وش که پسری جوان داشت. روزی پسرک را به نصیحت گرفت: " که ای فرزند دلبند! و ای شیر دربند! تو را در زندگی دو راه است! یا پیشه پدری یاد گیری و فنون مطربی بیاموزی! و یا آنکه تو را به علم آموختن فرستم تا دانشمند شوی و همه عمر را به فلاکت به سر بری!"