- آقاگل
- شنبه ۶ شهریور ۹۵
خیلی ریلکس و آروم ماشین رو پارک کردم و درش رو بستم. نشسته بود کنار جدول خیابون. میرم و کنارش میشینم.
+خب کلیدا کو؟
دست میکنم تو جیب شلوارم!
- ای داد! کلید نیست!
ظاهرا حواسم نبوده و داخل ماشین مونده!
بلند شدم و دست به کار میشم تا یک جوری در ماشین رو باز کنم.
+ بشین، حالا کاریه که شده! بزار بچه ها بیان موقع رفتن یک کاریش می کنیم!
بعد نیم ساعت نشستن و خیره شدن به مورچه های کنار جدول بهش میگم.
- ببین! فکر کنم یادم رفت شیشه ماشین رو بدم بالا!
یک نگاه عاقل اندر صفیحانه میکنه! و باز خیره میشه به مورچه های کنار جدول.
پا میشم و میبینم بعله! شیشه سمت شاگرد کاملا پایین بود. در ماشین رو باز میکنم و شیشه رو میدم بالا و در ماشین رو میبندم و میام و میشینم کنارش!
+ خب کو کلیدا؟
دوباره دست میکنم تو جیب شلوارم و میبینم بازهم کلید رو جا گذاشتم!