- آقاگل
- يكشنبه ۶ فروردين ۹۶
از آنجا که گفتهاند زکات علم آموختن آن است و نیز گفتهاند یکی از بهترین راه های یادگیری توضیح دادن آن علم برای دیگران باشد. حال که کتاب "از صبا تا نیما" را میخوانم، قصد دارم نکات مهم و چکیده مطالبش را اینجا به اشتراک بگذارم، به همان دو دلیلی که در بالا گفتم.
اگر دوست داشتید همراهی کنید. وگرنه که ایرادی نیست. یاعلی.
متن:
وضعیت شعر و ادب فارسی، در زمان سلطنت حکومت صفویه و آغاز سبک هندی:
مولانا محتشم کاشانی قصیدهای غرا در مدح آن حضرت و قصیدهای دیگر در مدح مخدرهی زمان، شهزاد پریخان خانم به نظم آورده از کاشان فرستاده بود، به وسیله شهزاد مذکور معروض گشت. شاه جنت مکان فرمودند که : "من راضی نیستم که شعرا زبان به مدح و ثنای من آلایند، قصاید در شأن شاه ولایت و ائمه معصومین (ع) بگویند. صله، اول از ارواح مقدسهی حضرات و بعد از آن از ما توقع نمایند. زیرا که به فکر دقیق معانی بلند و استعاره های دور از کار در رشتهی بلاغت در آورده به ملوک نسبت میدهند که به مضمون در اکذب اوست. احسن او اکثر در موضع خود نیست. اما اگر به حضرات مقدسات نسبت نمایند، شأن معالی نشان ایشان بالاتر از آن است که محتمل الوقوع است." غرض که جناب مولانا صلهی شعر از جانب اشرف نیافت. - از صبا تا نیما، جلد یک، صفحه 7. در بیان وضعیت ادبا و شعرا در زمان صفویه.
توضیح آنکه در آن زمان پادشاهان صفوی توجه زیادی به شعر و شاعری نداشته شاعران درباری را از خود میراندند. که در نتیجه آن شعر از محیط دربار بیرون آمده و به دست عامه مردم افتاد. غزلسراها و مثنوی نویسان از ایران دوری جسته و اغلب به دربار شاهان گورگانی هند روی آوردند. و در نتیجه رفته رفته سبک هندی در ایران رواج یافت. مهم ترین ویژگیهای سبک هندی آوردن "مضامین بدیع باریک " و "بیان معانی بسیار در لفظ اندک" است. حافظ این عصر ، محمد علی صائب تبریزی است.
بیت:
نرگس از چشم تو دم زد بر دهانش زد صبا
درد دندان دارد اکنون میخورد آب از قلم!
شعر از محمد طاهر غنی کشمیری است، که از اینکه ساقهی نرگس مانند قلم میان تهی است و از زمین آب میگیرد و کسی که درد دندان دارد باید با قلم نی آب بخورد، در تشبیه چشم معشوق و رقابت نرگس با آن، و سیلی خوردن وی از دست باد صبا چنین مضمون عجیبی میسازد.
بیت:
خوش هوای تازهای دارد دیار نیستی
ساکنانش جمله یک لا پیرهن خوابیدهاند!
"کلیم کاشانی"
بیت:
بخیه کفشم اگر دندان نما شد عیب نیست
خنده میآرد همی بر هرزه گردیهای من
"کلیم کاشانی"
بیت:
لقمه افتد ز دهان چون نبود قسمت کس
روزی اره نگر کز بن دندان ریزد!
"واعظ"