- آقاگل
- پنجشنبه ۲۱ ارديبهشت ۹۶
شعر اول:
من امروز
یک ژیان دیدم در خیابان
که اگر نمیدیدمش،
خب، من امروز
یک ژیان ندیده بودم در خیابان.
شعر دوم:
بعضی وقتا
باید سر زد به سفرهها
شاید یه جایی شون باز شده باشه
یا سوراخ
و نونا
بخصوص لواشا در حال خشک شدن باشن
طفلکیا
گناه نکردن که بربری نشدن
یا سنگک،
ظریفن!
شعر سوم:
یا خروپف میکنی توی خواب
یا نمیکنی دیگه
جز اینه؟
هان؟
مثل همین چند خط
یا شعر هست به نظرت یا نیست
میفهمی که.
یا نمیکنی دیگه
جز اینه؟
هان؟
مثل همین چند خط
یا شعر هست به نظرت یا نیست
میفهمی که.
شعر چهارم:
با زنم
نشستهایم و خاطرات مشترکمون رو مرور میکنیم
اون وقتایی که
اتوبوسای واحد هر پونزده دقیقه در میون
توقف میکردن توی هر ایستگاه
از فردا
قراره اتوبوسای واحد
هر ۱۰ دقیقه در میون توقف کنن توی هر ایستگاه
نشستهایم و خاطرات مشترکمون رو مرور میکنیم
اون وقتایی که
اتوبوسای واحد هر پونزده دقیقه در میون
توقف میکردن توی هر ایستگاه
از فردا
قراره اتوبوسای واحد
هر ۱۰ دقیقه در میون توقف کنن توی هر ایستگاه
من ترجیح میدم سکوت کنم و صحنه رو ترک کنم! خود اشعار و عنوان مطلب گویاست!
هشتگ نشر چشمه
هشتگ غورماقهای روی تیفال