- آقاگل
- شنبه ۶ خرداد ۹۶
مورد یک
اولین باری که یک روز تموم روزه گرفتم هفت سالم بود. البته که زمستون بود و طول روز نهایت به14-13 ساعت میرسید. از همون موقع عاشق ماه رمضون بودم. البته شاید دلیل دیگهی این عشق و عاشقی تولدم در ماه رمضون باشه. این بنده نگارنده به روایت قرآن پدربزرگ متولد سومین روز از ماه رمضون میباشم. حتی روایت داریم که پدربزرگ نام دیگه بنده رو رمضون گذاشته و اگر الان آقاگل نبودم باید من رو مش رمضون یا عمو رمضون میخوانیدید!
مورد دوم
سال گذشته، به این خاطر که جغدوار تا خود سحر درس میخواندم هر شب نزدیکیهای وقت سحر پستی میذاشتم با عنوان مناجات رمضانیه، (اگر دوست داشتید بخوانیدشان). ولی خب امسال آدمتر شدهام. چند وقتی هست که سعی میکنم قبل از ساعت یک و نیم خواب باشم. با این حال به خاطر همون مسئله عشق و عاشقیِ بینِ من و رمضون دوست داشتم یک کار خاص در طول این ماه انجام بدم. و نتیجه شد اینکه تصمیم دارم در طول این سی روز، بعد از خوردن سحری و زمان بین سحری تا اذان(که اغلب حدود نیم ساعت هست) رو بگذارم و یکی از کتابهایی که خیلی وقت هست دوست دارم کامل بخونمش و هر بار نتونستم رو بخوانم! و خب چون روایت داریم ذکات کتاب خوب نشر اون هست. به همین دلیل از امشب هر شب گزیدههایی از تذکره الاولیای عطار رو با کمی شرح داخل کانالم پست میکنم و گزیدهترش رو هم اینجا. اگر دوست داشتید دنبال کنید.
مورد سوم
مورد دوم رو خواندید؟ پیشنهاد میکنم از این ماه در کنار استفادههای معنویش یک استفاده این شکلی هم ببرید. خیلی دلچسبه. صد درصد تضمینی!
مورد چهارم
به قول بزرگواری این که شیطان در ماه رمضان، حبس میشه در هر صورت مفیده. یا کمک میکنه گناهامون رو ترک کنیم، یا کمک میکنه باور کنیم کِرم از خود درخته!
همین.