به قول مهران مدیری عزیز و دوست داشتنی:

 

" چقد کتاب می خونیم؟

مده که بعضی از جوونا ساعت ها تو خیابون دور دور میکنن، چقد کتاب میخونیم؟

مده که بعضی از خانوما از ماهی سی روز بیست و چها روزش رو تو آرایشگاهن، چقد کتاب می خونیم؟

 

مده که از یک شب تا پنج صبح ملت میرن تو فضای مجازی ساعت ها بیخودی می چرخن و دارن چت می کنن، چقد کتاب می خونیم؟

مده که سریال ترکیه ای میبینیم در چهارصد و چهل و چهار قسمت، چقد کتاب میخونیم؟

مده که بعضی از جوونا درگیر مدل ماشین، مدل مو و مدل شلوارن، چقد کتاب می خونیم؟

کاش کتاب خوندن مد بود.

کاش کتاب خوندن مد بود.

سرانه مطالعه هر ایرانی در هر سال فقط چند دقیقه است و سرانه توی اینترنت بودن هر ایرانی در هر سال هزاران ساعته.

کاش کتاب خوندن مد بود. "

 


دریافت

 

به دعوت دو تن از دوستان خوب بلاگر، خانم خانومی و خانم شیری:

 

عکس اول، یک یادگاری خوب و ارزشمند از یکی از بهترین دوستان مجازی که همراه یک نامه قشنگ به دستم رسید. از علی آقای گوهری. ان شالله هرجایی هستی سرت سبز باشه الآن. و ان شالله به اون خواسته ای که چند وقتی هست دنبالشی برسی داداش گلم.

 

عکس دوم، کتابی از آقای احسان پور، که از اتفاق هم هم رشته‌ای بنده هستند. و هم هم استانی. نقیضه‌هایی است که ایشون بر کتاب "گریه‌های امپراطور" جناب فاضل جان نظری نوشته‌اند. 

 

عکس سوم، یک یادگاری از پدربزرگ مرحومم. یک حافظ جیبی که همیشه همراهم هست. 

 

همین. مختصر و مفید.

 

س.ن:

دوستان کنکوری حتماً مداد نرم و پاک کن همراه تون ببرید. از من پیرمرد گفتن :d

 

س.ن2: 

محض اطلاع امروز چهاردهم تیر بود. دوستانی که قصد دارند توی مسابقه فراخوان رادیو شرکت کنن فقط دو سه روز فرصت باقی مونده‌ها. از من پیرمرد گفتن.