گفت: باید بر این نکاتی که من می‌گویم تفطن پیدا کنی.

گفتم: یعنی چه؟

گفت: به تاریخ و جامعه و معاصرت آن‌قدر استشعار نداری و در تفرد مانده‌ای. 
باز پرسیدم: یعنی چه؟

گفت: تو باید بر این موضوع به طور هدفمند وقوفی مشدد و مزدوج و تاریخ‌مندانه داشته باشی و این وقوف باید متقابلاً و متعاملاً باشد. شما باید ماهیتاً فیاض باشید تا بتوانید تاریخ را ملتهب و نباض بسازید. وگرنه نمی‌توانید اجتماعیّت و تاریخیّت را به طور متقابل و متعاکس و متعامل بشناسید.

گفتم: این چه جور حرف زدن است؟
گفت: تحت تاثیر مقاله‌ای که یکی از جامعه‌شناسان در یکی از روزنامه‌ها چاپ کرده، قرار گرفته‌ام!

"نقل از عملیات عمرانی زنده یاد عمران صلاحی"

س.ن:

چیزی که مشخصه اینه که مدیران و کارمندان کشوری و لشکری و خبرنگاران و مجریان صداسیما (حتی مجریان ورزشی) چند وقتیه به شدت به مقالات جامعه‌شناسی علاقه‌مند شدن. باور ندارین؟ پنج دقیقه اخبار ببینین.

خدایا زبان فارسی را از شر مقالات جامعه‌شناسی و مسئولین و روشنفکران حفظ بفرما. آمین.