- آقاگل
- چهارشنبه ۲۵ بهمن ۹۶
هم اکنون که یک به یک پست میگذارید و نالههای عاشقانه سر میدهید و پستهای عاشقانهطور میگذارید و یادی از ولنتانیوس کبیر میکنید و لینکهایتان یک به یک ستارهدار میشود. هم اینک جوانکی بخت برگشته، در این سرمای عزب کش و در آستانه فصلی سرد نه یعنی در آستانه فصل سربازی همچون آهو در گُل تپیده با دست بر سر خویش کوبیده و در حال ترجمه متنی است که خاله گرامیش به وی داده و باید تا جمعه تمامش کرده باشد. ولیکن خودش نیز میداند که زرشک!
پس اگر دیدید حوصله ترجمه یکی دو صفحه متنی ساده و روان را داشتید یاریش کنید تا خدایگان یاریتان کند.
همین دیگر، زیاده عرضی یا ارزی یا ارضی نیست.
+ جا داره حقیقتاً اضافه کنم: «دوستانی دارم بهتر از آب روان». با کمک دوستان حل شد مشکل. :)