- آقاگل
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
بارون زد...
چه بارونی :)
نظرات (۳۵)
جناب قدح
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۵:۰۲
سلام آقا گل :)
میگم آقا گل به زبان یونانی میشه هرکول درسته ؟
میگم آقا گل به زبان یونانی میشه هرکول درسته ؟
سلام
آقاگلم آقاگل
:)
بهارنارنج :)
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۵:۲۳
کی الان میفهمه شما چی میگید:)))؟
من بودم تاحالا سه صفحه نوشته بودم:|
وغر میزدم و غر:|
الان دلم می‌خواد سرم رو بکوبم تو در و دیوار.
نبینین اینقدر مظلومانه می‌شینم یه گوشه و الان زل زدم به صفحه مانیتور.
غرامو تموم بشه میام می‌زنم.
باران ...
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۵:۲۵
@
بهار نارنج من میدونم چی میگن ایشون :))
دعا میکنم ایشالا کارتون زودی درست بشه و بقول خودتون باران (رحمت) بباره 🙏
والا اگه بدونین :|
ممنونم. ان‌شالله بزرگ شدم جبران کنم.
باران ...
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۵:۳۲
باور کنید میدونم :))
تازه من دیشب پیش بینی کردم که شما الان کجایین ؟:)
ایشالا مشکل تون حل بشه 🙏
توکل بخدا
حیف که جز دعا کاری از دستم برنمیاد ایشالا کارتون درست بشه الهی 🙏
آخ اگه بارون بزنه آخ اگه بارون بزنه
بهارنارنج :)
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۵:۳۵
واران پیشگوی اعظمه:|
http://its-me.blog.ir/post/661#comment-OLaMQXhs_yg
@واران
گگگگ خب حالا:دی
حق دارید ولی نکوبید:|
این وسط یک پیرزن مهربون هست هی میره میاد به من چایی میده. اون نبود تا حالا امیدم رو از دست داده بودم!
محبوبه شب
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۵:۳۹
رهش ^_^
+تیتر :دی
البته از احمدشاملوئه. ولی معلوم بود از رهش برداشتم. :))
برگردم از سفر از رهش و خاطرات رهش میگم براتون.
اصلاً قرار بود اسم پست بعدیم رهش باشه چون داشتم می‌رهیدم! ولی الان بند بستن به پامون ولمون نمی‌کنن. :|
محبوبه شب
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۵:۴۶
خیلی معلوم بود از رهش برداشتین 😂
منتظر اون پستتون هستم.
:))
برای رهیدن من از دام کارهای اداری دعا کنین پس.
برگ سبز
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۵:۴۹
خیر است ان شاءالله
نیمه پر لیوانم الان چند قطره آب تهش هست!
خیر و غیر خیرش رو نمی‌دونم.
شکیبا **
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۶:۰۰
بالاخره اون چاه هم توش یه آبی میاد
به امید روزهای خیلی خوب تر :)
آخ اگه بارون بزنه
زمستان ..
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۶:۲۱
بی خبریم از بارون آخر اسفند ! ولی خیر برات پیش بیاد اخوی!
ممنون :)
مستر صفری
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۶:۵۵
بیا شریکی اخ بارون بزنه کنیم شاید فرجی شد یه ابر بارونی دلش اومد به استانمون سر زد و نیاد کنار استانمون بوق بزنه سهمیه بارون امسال استانتون تموم شده:(
آخ اگه بارون بزنه...
جناب دچار
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۶:۵۸
همینجوری گفتم یه چیزی بگم
استرس خدمت تو منو گرفته!!
استرس خدمت تو منو گرفته!!
صحیح :)
آخ اگه بارون بزنه.
جناب دچار
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۷:۱۰
کی بریم خدمت بهتره؟ یعنی کی پُست کنیم؟
بُرج طلایی در سربازی اعزامی‌های اسفندماه هستند چون به دلیل تعطیلات نوروزی تا ۲۰ روز (از ۲۸ اسفند تا ۱۷ فروردین) تعطیلی داده شده
مال من میره بعد اسفند. اردیبهشت احتمالاً.
حالا بعداً میام میگم چی به چی شده بود.
مترسک
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۷:۱۶
مثل من که دست به طلا هم بزنم خاکستر میشه :|
حواسم باشه پس دیدمت باهات دستندم :|
بهارنارنج :)
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۷:۵۹
وااااااااااااای:))))
خیلی قشنگه و ترسناک..
یاد اون جمله افتادم..باران بی امان
زمستان ..
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۸:۰۱
خب خدارو شکر!
باران باریدن استعاره از چیست ؟[کندن ریش و انداختن روی فرش]
استعاره از هیچی نیست. داشت بارون میزد :)
بهارنارنج :)
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۸:۰۲
@زمستان
نه اسمون سوراخ شده:))
چه غم ز بی کلهی؟ آسمان کلاه من است :))
فرشته ...
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۸:۰۴
خب خدا رو شکر، خیر در بارون:)
+ فقط این بارونه استعاره است یا واقعا داره بارون میزنه؟!
واقعاً داشت بارون میزد. :))
برگ سبز
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۸:۱۱
ای ول بارون ^___^
سلام و مرسی بابت قسمت کتابخوانی تون
تو کتابخونه خیلی به دردم خورد ۴ تا کتاب گرفتم و سری آتش در دود را هم تو قفسه ها دیدم :)
سلام خواهش میکنم. :)
خدارو شکر که به درد خورد.
اون آتش بدون دود رو لااقل جلد یکش رو بخونید. زیاد نیست حجمش. کمتر از 300 صفحه بود فکر کنم.
مستر صفری
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۸:۲۹
خداروشکر:)
ولی شهر کن اسمان ابی با تکه هایی از ابر با بادهای دم عیدی خنک
.
ولی شهر کن اسمان ابی با تکه هایی از ابر با بادهای دم عیدی خنک
.
:))
اونم خوبه.
Fa Ella
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۱۹:۲۴
الان هرکول وایساده کنار کادر، میگه داداچ چرا پرتم کردی بیرون چیکار کردم مگه؟ و اشکاشو پاک میکنه و به سمت افق میره.
ولی بارون نوش جونتون :د
اسطوره‌ها همیشه سرانجامشون این بوده که به یه دردی دچار بشن. هرکولم اینجا بیرون رانده شد! :| :)
ممنون :)
آشنای غریب
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۲۰:۰۳
منم اول فک میکردم فهمیده ام اما انگار نفهمیده ام:))
خودمم نفهمیدم حتی!
ولی دلم می‌خواست بارون بیاد. و اومد. فهمیدم وسط سختیاهم زندگی هنوز قشنگیاشو داره.
زمستان ..
- دوشنبه ۲۱ اسفند ۹۶
- ۲۱:۴۴
@بهارنارنج
از باریدن بارون تبدیل شد به سوراخ شدن آسمان؟ چیه داستان ؟! من ادبیات رو فقط ۴۷ درصد زدم 😎
داستان تکیل شده است از یک واقعه یا جریان که در قالب کلمات و جملاتی بیان می‌شود. داستان‌ها گاهی اوقات از زبان چند شخصیت و گاه از زبان یک شخصیت بیان می‌شود.
این از تعریف داستان. ادامه ماجرا رو از بهارنارنج بپرس :)
مریــــ ـــــم
- سه شنبه ۲۲ اسفند ۹۶
- ۰۸:۲۲
اخ که دیشب تو اون هوا فقط سیگار حال میداد
جوان سیگار نکش. به بچه هاتم بگو سیگار نکشن. نهایت خواستی چیزیم مصرف کنی چیزی مصرف کن که در عرض یکی دو سال بکشه :|
بانوچـ ـه
- سه شنبه ۲۲ اسفند ۹۶
- ۱۱:۲۱
دعای زیر بارون فراموش نشه پس
دیشب باید میگفتی. البته متأسفانه اینجا ناودون نداشت. منم سجادهم رو نیاورده بودم. :)
یه دوست
- سه شنبه ۲۲ اسفند ۹۶
- ۲۳:۵۳
خیلی وقته دیگه بارون نزده
رنگ عشق به این خیابون نزده
خیلی وقته ابری پرپر نشده
دل آسمون سبک تر نشده
مه سرد رو تن پنجره ها
مثل بغض توی سینه ی منه
ابر چشمام پر اشکه ای خدا
وقتشه دوباره بارون بزنه
# آخ اگه بارون بزنه ...
+ دعا کنید اینجا هم بزنه ، یه دل سیر بباره ...
شاید حال و هوای آدمای شهر هم بهتر بشه ...
چشممون خشک شد به آسمون :(
آخ اگه بارون بزنه.
آخرین مطالب
- برخیز تا یک سو نهیم این دلق ازرق فام را
- برای تمام کلاه ایمنیها
- یک مهمانی سه نفره
- هفتۀ کتاب و کتابخوانی اینترنتی
- از فلفلی تا آتش بدون دود | یادداشت مناسبتی هفتۀ کتابخوانی
- در ستایش روزانه نویسی
- دیگر حوصلهمان از این زندگی سر رفته
- چهل و یکم- حمید بابایی
- نقدی به جامعهای که سالهاست گرفتار نژادپرستی است
- برای خدایان احتمالی فوتبال
موضوعات
-
خودنوشت نگاری
(۴۷۹)
- طنزنگاری (۲۴)
-
شعر نگاری
(۲۳۷)
- فوتولوگ نگاری (۱۹)
- داستان کوتاه (۳۵)
-
کتاب نگاری
(۱۵۹)
- تذکرة الأولیاء (۳۷)
- شاهنامه نگاری (۱۳)
- عکس نگاری (۴۳)
- ورزش نگاری (۳۰)
- فوتبال نگاری (۶۰)
-
مذهب نگاری
(۱۶۱)
- عاشورا (۱۸)
-
رمضانیه
(۱۳۴)
- سی سحر سی دقیقه با کتاب (۲۷)
- مناجات سحرگاهی (۲۷)
- آهنگ نگاری (۴۲)
- فیلم نگاری (۲۲)
-
وبلاگ نگاری
(۷۲)
- مهمان نگاری (۲)
- سفرنامه نگاری (۷)