ساعت خوش :: دو کلمه حرف حساب

ساعت خوش

آقاگل ‌‌
دوشنبه ۳۰ مهر ۹۷

زندگی برای ما فوتبالی‌ها خیلی پیچیده نیست و اینطوریه که یک وقت‌هایی تنها با برد و یا باخت تیم‌مون رنگ دنیامون عوض می‌شه. برای همین فردا که از راه برسه، عقربه‌های ساعت توی هال که برای بار دوم به شیش برسند، برای من کل فضازمان متوقف می‌شه؛ متوقف می‌شه و بعدش، بعدش دیگه از دو حالت خارج نیست؛ یا خوشحال خوشحالم و دوباره پیوند دوستی با زندگی می‌بندم. و یا اینکه می‌تونم گل بگیرم به کل این دو هفته‌ای که گذشت.

کلمات کلیدی :

فوتبال نگاری قرمز باش یا بمیر

نظرات (۲۱)

פـریـر بانو

دوشنبه ۳۰ مهر ۹۷
۲۳:۲۳

حالا اینطوری‌ام نه دیگه! اگه ببازه خیلی گناه دارین. :|

مثل من باشین! ببرن می‌گم ایول. نبرن می‌گم ایشالا دفعهٔ بعدی :دی

یه سری چیزا هست که خیلی دیر به دیر پیش میاد. مثلاً دیگه هیچوقت زیدانی نخواهد بود که وسط مسابقۀ فینال جام جهانی با سر بذاره توی سینۀ ماتراتزی و اخراج بشه و بعد هم تیمش ببازه و ایتالیا قهرمان بشه. حتی اگر ده بار دیگه هم ایتالیایی‌ها برسن فینال دیگه اون شکلی نمی‌شه. :)

آشنای غریب

دوشنبه ۳۰ مهر ۹۷
۲۳:۲۴

خیلی خوبه که گُل و گِل یجور نوشته میشه

اگر هم باختین گُل بگیرین

گِل رو ولش کنین

آره. می‌تونم بیام اینجا رو گل بارون کنم در اون صورت :)

پا ییز

دوشنبه ۳۰ مهر ۹۷
۲۳:۲۴

تا این حد هم از خود بیگانه نباشید دیگه

همینقدر ساده. ظاهر و باطن همینم من. :)

مِلوچِک .

دوشنبه ۳۰ مهر ۹۷
۲۳:۲۴

شادی اصلی بمونه قهرمانی:)

مرحله به مرحله باید جلو رفت. :)

الان فقط فردا مهمه.

Unkown シ‌‌‌‌‌

دوشنبه ۳۰ مهر ۹۷
۲۳:۲۶

ایشالا که خوش‌حال خوشحالین :)

مرسی رفیق. :)

آشنای غریب

دوشنبه ۳۰ مهر ۹۷
۲۳:۲۹

یه زمانی تو مدرسه (چه راهنمایی و چه دبیرستان)

دوستام از من نتیجه فوتبال می پرسیدن

حتی دوستانی که تو کلاس دیگه بودن میومدن در کلاسمون و ازم میپرسیدن فلانی دیشب بازی چند چند شد؟

چون میدونستن حتما من تا آخر بازی رو نگاه کردم

ولی الان !!!

الان بعد جام جهانی که گذشت ، میتونم بگم یه دقیقه هم فوتبال ندیدم

هرچند هنوز با دوستان بازی میکنم

الان به جایی رسیدم که تنها چند هفته یک بار از سایت ورزش نتایج رو میخونم

نمیدونم شاید در آینده اون رو هم نبینم

الله اعلم

خب دیگه زمین می‌چرخه و آدما و محیطشون تغییر می‌کنه. منم مثل تو بودم. خیلی کم می‌شد بازی‌ای رو نبینم. حتی روزایی که باید می‌رفتیم مدرسه سعی می‌کردم قبل از شش و نیم بیدار باشم که بتونم اخبار ورزشی رو حتماً ببینم و بفهمم کی چند چند کرده. :)

الان ولی نهایتاً همین بازی‌های پرسپولیس رو ببینم و گاهی هم نود رو. و اگر پخش بشه بازی‌های میلان رو.

פـریـر بانو

دوشنبه ۳۰ مهر ۹۷
۲۳:۳۴

هیممم... پس دعا می‌کنم ببره که حداقل حال خوب بمونه به یادگار! :)

آره. دعا کن. :)

ممنون.

آشنای غریب

دوشنبه ۳۰ مهر ۹۷
۲۳:۴۷

اخبار ورزشی رو نگو

روزنامه های ورزشی

بعد مدرسه میرفتم جلو کیوسک ها و کلی تیتر روزنامه میخوندم

گاهی هم میخریدم

هنوزم برخی هاشو دارم

مایکل اون پدیده جدید انگلیس برای جام جهانی 2002

همیشه دوست داشتم یه مجموعه روزنامه و یا مجله از این سال‌هایی که گذروندم داشته باشم. :)

شهر ما یه شهر کوچیک بود و کمتر جایی می‌شد روزنامه خوند. تیتر روزنامه‌ها رو نهایتاً با تلتکست تلوزیون می‌تونستم بخونم من. دلم برا خوندن صفحه‌های تلتکست تنگ شد.

امـ اچـ

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۰۰:۰۱

چند سال پیش ، دوتا بازی همزمان منچستر ها بود با دوتا تیم دیگه..

هرکدوم میبرد قهرمان میشد...شما فکر کن منی که طرفدار یونایتد بودم چه حااالی داشتم... تیم ما جلو بود از تیم مقابلش تا بازی ما تموم شد و منتظر نتیجه سیتی بودیم تو تایم اضافه...

سیتی گل زد و جام رو برد...و بنده تا مدت ها و البته هنوز که هنوزه غرق در غصه ام!!

انقد شب بدی بود هیچوقت یادم نمیره...

اون موقع هنوز فرگوسن سرمربیمون بود:((

اینو منم یادمه. فکر کنم بعد از مدت‌ها سیتی شانس قهرمانی داشت و قرار بود قهرمان بشن اگر می‌بردن. و خب بردن و قهرمان شدن دیگه.

آقا انصافاً وقتی یکی میگه منچستر چطوری یاد سیتی می‌افتی که میگی منچسترها؟:دی منچستر فقط یکیه. :) با اینکه خودم طرفدار چلسی بودم از قدیما.

اسپریچو ツ

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۰۰:۱۸

یه سوال بی ربط

چرا فونت کامنت‌ها از فونت پست درشت تره؟ :دی

از دستم در رفته :)

محمد روشنیان

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۰۴:۰۵

ان شا الله پیروز می‌شیم

ان‌شاءالله فینال :)

امـ اچـ

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۰۶:۲۸

اینو برای دوستان گفتم که بدونن وگرنه برای خودم همیشه یدونه منچستر بیشتر نبوده..

طرفدار چلسی؟! یادم نمیره اون بازیو که لوییز داورو گول زد و ازمون پنالتی گرفت بعد به دوربین چشمک زد و خندید:/

آره. :)

چند شب پیش آخرای بازی چلسی-منچستر رو دیدم. اون صحنه‌ای که چلسی گل زد و تدارکات چلسی با مورینیو دعواش شد عالی بود:d

خورشید ‌‌‌

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۰۹:۵۴

با وضعیت این فصل منچستر، دیگه شما خودت بخون حال و روز ما رو.

دیگه نگم که الان از یووه یکی خورده و داغ دلتون رو تازه نکنم پس :))

ولی امیدوارم تا آخر بازی برگردن و ببرن.

اینتِرنال‌ْ آدِر

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۱۱:۰۵

بنده امیدوارم باخت سنگینی رو تجربه کنید؛ اما، در نهایت فقط شما یک نفر خوشحال باشید و رنگتون مثل سرخ نباشه. شما که به ادبیات علاقه دارید و سررشته ای هم دارید، میدونید که سرخ در ادبیات فارسی بی ارزش ترین و پست ترین رنگه و نماد پستیه؟! :))

😝😝😝

فرشته ...

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۱۴:۵۹

این شادی‌های کوچیک خیلی خوبه،الان کلی خاطره برام زنده شد:)

یادمه بچه بودیم (البته سال‌ها قبل از من هم این سنت حسنه بود) همسایه‌ها خیلی به دربی اهمیت میدادن،جوری که بعد بازی از همه‌ی خونه‌ها صدا می‌اومد و یه عده تو کوچه بازی رو تحلیل میکردن، خونه‌ی ما هم تقریبا پرسپولیسی بودن و خونه‌ی همسایه استقلالی، یه نفر هم توشون پرسپولیسی بود، هرگاه پرسپولیس گل میزد یا می‌برد اون بنده خدای پرسپولیسی رو مادرش از خونه بیرون میکرد، موقع گل خونه‌ها رو هوا بود از سر و صدا، خانم همسایه می‌گفت من نذر میکنم برای برد استقلال، مادرِ من اما یه تسبیح دست می‌‌گرفت و صلوات میداد برای تیمی که بچه‌ها طرفدارش بودن، بزرگتر که شدیم دیگه فقط برای تیم ملی دعا میکرد و می‌پرسید" ایران بازی داره یا دوتاش مال خودمونن؟" :)

یادش بخیر

+ ان‌شاءالله امروز ببرید :)

ما از بچگی تا حالا هروقت خواستیم فوتبال ببینیم بزرگترا فقط گفتن چی گیر شما میاد؟ :)))

صلوات و تسبیح و اینا که بماند! فقط بازیایی جام جهانی 98 رو با خونواده دیدم. :دی

ماریا

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۱۶:۱۱

خوبه که از اینا آدم داشته باشه. از اینا که به همین سادگی شاد می کنن :)

آره. خوبه که آدما یه وقتایی بی‌هوا شاد بشن. با یه بهونۀ دم دستی کوچیک. :))

ام اسی خوشبخت

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۲۰:۲۷

چه زندگی سهل و ممتنعی!

چه تعبیر خوشمزه‌ای شد :)

آره واقعاً همینه. سهل و ممتنع. یادم بمونه.

نسر ین

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۲۰:۳۲

صبح که پست رو خوندم یاد اون سالی افتادم که تراکتور یه قدمی قهرمانی بود ولی با یه ماجرای مسخره قهرمان نشد و چقدر دنیا تیره و تار شده بود برای من اون روزها.
نگفتم، که این لحظه بیام و تبریک بگم برد پرسپولیس رو، این لذتش هیچ وقت یادمون نمیره.
خیلی مبارکه

اون بازی تراکتور و قهرمانی سپاهان رو یادم نمیره من هم. بازیارو همزمان داشتم می‌دیدم و برام عجیب بود که چرا دارن شادی می‌کنن بازیکن‌های تراکتور؟ هنگ کرده بودم. تصاویر تلخ و عجیب و غریبی بود. ولی خب رگ اصفهانیم اون لحظه جوشیده بود و ته دلم از قهرمانی سپاهان خوشحال بودم.

مرسی :)

Anne Shirley

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۲۰:۳۷

تبرییییییکککککککککککک ^________^ واهاهاهاهاهای

فک کنم اندازه یه زمان زیادی انرژی خوب بهمون دادن و حالمونو خوب کردن ^____^ چقدر بیرانوند و سیواش خوب بودن ^___^ چقدر همه‌چی خوب بود ^__^

مرسی آقای فوتبال ^_^

جانـان

سه شنبه ۱ آبان ۹۷
۲۱:۲۰

سلام آقاگل عزیز

اولن ممنونم از ایمیلت

دومن امیدوارم ک پرسپولیس تون برنده بشه ک اوقات شما هم شیرین بشه

پست های فوتبالی شما منو یاد مستاجری ک توی دهۀ چهل داشتیم میندازه اون خدا بیامرز یک اطاق در طبقۀ فوقانی منزل ما اجاره کرده بود ک ماهی دو یا سه باری ک از خرمشهر محل زندگیش بود برای بازی تیم محبوبش قرمزپوش

های پایتخت ب تهران میومد

سلام.

خواهش می‌کنم. :)

الان دوباره به حالت قبلی برگردوندم کامنت‌هارو البته.

دم مستأجرتون گرم. چه حوصله‌ای و چه عشقی داشته.

نسر ین

چهارشنبه ۲ آبان ۹۷
۲۱:۵۰

منم به بدجنس ترین شکل ممکن دعا میکنم دقیقا امسال همون اتفاق دوباره تکرار بشه و این بار تراژدی به نفع تراکتور تموم بشه و من با رگ تبریزی ام از ته دل خوشحالی کنم :)

برام باخت سپاهان اهمیتی نداره. اون موقع هم جوگیر شده بودم:دی

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *