- آقاگل
- دوشنبه ۱۴ مهر ۹۹
- ۱۷ نظر
ماجرای عیسی آلکثیر را حالا فکر کنم همه بدانند. برای همین لازم نیست شرح دهم که عیسی آلکثیر کیست و چرا شش ماه به یکباره محروم شد. با این حال یک سری حرفها هست که باید زد.
اول: محرومیت عیسی آلکثیر به حق بود؟
خیر. به حق نبود. قبلاً هم خوشحالیهایی از این دست را در فوتبال دیده بودم. چند سالی است که بحث نژادپرستی در ورزش و به خصوص فوتبال که بینندۀ زیادی دارد، خیلی جدی گرفته میشود. زیرا بازخورد رسانهای زیادی را به همراه دارد. مثالش همین حرکت آلکثیر. مادربزرگ من هم حالا برایش مهم شده که بداند چرا عیسی را شش ماه محروم کردهاند. با همۀ این احوالات، بحث سر این است که میزان جرم و مجازات باید همخوانی داشته باشد. در فوتبال اروپا چند باری این مسئلۀ توهین نژادی اتفاق افتاده است؛ اما سر و ته قضیه با دو سه جلسه محرومیت یا جریمه مالی هم آمده است. اینجاست که محرومیت عیسی آلکثیر لااقل از نظر من به حق نیست. شش ماه محرومیت از فوتبال و 10 هزار دلار جریمه مالی تا حالا در دنیای فوتبال سابقه نداشته است.
مسئلۀ بعدی اینکه محرومیت عیسی را درست دو سه ساعت مانده به شروع بازی اعلام کردند. اتفاقی که کل برنامه ریزی یک مربی و یک تیم را برهم میزند. این برهم ریختن برنامهها، نتیجهاش از دست رفتن تمرکز و احتمالاً باخت تیم است. اگر برگردید و ده دقیقۀ اول بازی پرسپولیس النصر را ببینید، میفهمید از چه چیزی حرف میزنم. در همان ده دقیقه اول بازیکنان بارها و بارها اشتباه کردند. یکی دو بار میتوانستیم گل بخوریم و فقط شانس یارمان بود که اتفاق بدی نیفتاد. بعد تازه آرام آرام فهمیدیم که این النصر هم خیلی تیم شاخی نیست.
دو: آیا آلکثیر باید جریمه میشد؟
اعتقادم این است که بله. عیسی آلکثیر به هر حال حرکتی را جلوی دوربینهای تلوزیونی انجام داده که در دنیای رسانه معنای دوگانهای به همراه دارد. اینکه منظور اصلیاش از این نوع خوشحالی چی بوده و اینکه سالها در لیگ برتر خودمان همین خوشحالی را انجام میداده، خیلی صورت مسئله را عوض نمیکند.
یک مثال عجیب و غریب بزنم. فرض کنید من یک شناگر باشم که سالها در استخر باغمان شنا کردهام. کسی هم نیامده بگوید چرا توی استخر باغ بدون لباس شنا میکنی. حالا فرض کنیم من بروم بام شهر کاشان و همان لحظه اول لخت شوم و بپرم توی آبنمای بزرگ پارک. خب من هدفم شنا بوده، سالها هم در چیزی شبیه همین آبنمای پارک شنا کردهام. ولی این بار اگر خیلی شانس بیاورم، چند نفر از برادران نیروی انتظامی میآیند و مرا کت بسته و به جرم لخت شدن در انظار عمومی تا کلانتری شهر همراهی میکنند. دیگر کاری هم ندارند که قبلاً توی استخر خودمان شنا میکردهام یا هدفم از لخت شدن چه چیزی بوده.
میدانم مثالم کمی عجیب و غریب است؛ اما منظورم این است که وقتی پای قانون به میان میآید، این توجیه کردنها باعث تبرئۀ شما نمیشود. این توچیهات وقتی پذیرفته است که همراه با یک معذرتخواهی باشد. یعنی چه؟ یعنی اینکه رنگ و روی توضیح به خودش بگیرد، نه توجیه. یعنی آقای عیسیآلکثیر همزمان با توضیحات باشگاه میآمد و به شکلی رسمی میگفت که این کار را به خاطر برادرزادهاش کرده، منظوری از این حرکت نداشته و اگر کسی به اشتباه منظور دیگری از این حرکت برداشت کرده، از او معذرت میخواهد. به همین سادگی
تعارف که نداریم، قشر فوتبالیست ما اغلب از افراد کم سواد جامعه هستند. طبیعی است که عیسی آلکثیر چیزی دربارۀ نژادپرستانه بودن حرکتش نمیدانسته. اما وقتی اهالی رسانه و اهالی باشگاه هم منفعلانه از کنار این قضیه رد میشوند و به جای اینکه با یک عذرخواهی مشکل را حل کنند، میآیند نامۀ چند ده صفحهای و عکس و سند جور میکنند برای توجیه، خب معلوم است نتیجهاش هم میشود این محرومیت شش ماهه. (بماند که باز معتقدم این محرومیت خیلی سنگین است.)
سه: و اما حرکت چِندش سلبریتیها
من یک چیزی را این وسط درست متوجه نمیشوم. بازیکن ما یک اشتباهی مرتکب شده، بعد تیم مقابل هم از این اشتباه استفاده یا سوءاستفاده کرده و باعث محرومیتش شده است. خب تا اینجای کار ما طلبکاریم و میتوانیم اعتراض کنیم که چرا بازیکنمان دو ساعت قبل از بازی محرومیت شده؟ حق هم به طور کامل با ماست. ولی یک بار بروید گزارش بازی را گوش کنید. صحبتهای مجری برنامه را بشنوید. بازیکنمان به خاطر توهین نژادی محروم شده، بعد اینها از اول تا آخرش باز دارند به یک قومیت دیگری توهین میکنند. یکی با «آل کثیف» گفتن نمک میریزد و یکی دیگر چیزی نمانده که وارد بحثهای خواهر و مادری شود.
فردای بازی هم مثلاً روزنامۀ گل تیتر میزند «آلکثیف!». درک این فضای نژادپرستانه لااقل در رسانههای رسمی کشور برایم باورنکردنی است. در فضای مجازی و توییتر و اینستاگرام هوادار ممکن است از روی احساسات یک سری چیزهایی بگوید. اما در رسانۀ رسمی کشور؟ این را کجای دلمان بگذاریم؟ بماند که برخی از نویسندگان این روزنامهها همان هوادارهای زرد و افراطی چند سال قبل هستند و به زور افزایش فالوور راهشان را به فضای رسانه هم باز کردهاند.
از اینکه بگذریم، کمترین انتظارم پس از همۀ جار و جنجالها این بود که کمی فضای مسموم اطرافمان اصلاح شود یا لااقل کمی به این مسئله فکر کنیم و دربارهاش حرف بزنیم. ولی خی برای ما ایرانیها نژادپرستی یک چیزی است توی آمریکا و فقط در ظلم به سیاهان امریکا خلاصه میشود. اینطوری میشود که بازیکنمان به خاطر توهین نژادی شش ماه از فوتبال محروم شده، بعد یک مشت سلبریتی میآیند به سبک همان بازیکن پست و استوری منتشر میکنند! یا للعجب! واقعیتش این بخش از ماجرا دیگر برایم هیچ جوره قابل درک نیست.
البته از حق نگذریم، انتظار من هم زیادی است. در فضایی که همه به دنبال لایک و کیلو کیلو فالوور میدوند، طبیعی است که گذاشتن یک عکس و استوری این شکلی لایکخورش بیشتر باشد تا نوشتن یک پست انتقادی یا تشویق به اصلاح رفتارمان.
بگذریم. راستش اگر کارهای بودم مشت مشت این سلبریتیها را میریختم توی هونگ برقی تا لااقل دلم برای چند لحظهای خنک شود. متأسفانه اما نه هونگ داریم و نه من کارهای هستم.
پ.ن: راستش میخواستم عکسی از این سلبریتیها را هم به پست ضمیمه کنم که دیدم خیلی کار عاقلانهای نیست. خودتان بهطبع عکسهایشان را دیدهاید.