- آقاگل
- يكشنبه ۲۰ آبان ۹۷
ناراحتم، ولی غمگین نه. خستهام ولی ناامید نه. ناراحت بودن با غمگین بودن فرق دارد، زمین تا آسمان متفاوتاند این دو. ناراحتی لحظهای است، گذرا است؛ تنها تا زمانی اجازۀ ماندن دارد که تیمت دوباره پا به میدان بگذارد؛ تا لحظۀ فرارسیدن برد بعدی. ولی غمگین بودن یعنی باخت، یعنی دیگر هیچ امیدی برایت باقی نمانده؛ ولی من سراسر امیدم. خستهام به خاطر باخت و ناراحتم از باختی که میشد طعم شیرینتری داشته باشد. خستهام، ولی نا امید نه. فوتبال شبیهترین است به زندگی، شبیهترین. اگر این را قبول داشته باشی، میپذیری که قرار نیست همیشه توپ مطابق میل تو پیش برود، قرار نیست پیروزی همیشه برای تو باشد، قرار نیست تا ابد روی مهربان زندگی را ببینی. پس میپذیری که گاهی باید طعم تلخ شکست را تحمل کنی. باید با شکست کنار بیایی و باید به زندگی ادامه دهی. باید تلخی شکست را فراموش کنی، با آن کنار بیایی و درس بگیری از آن. درس بگیری برای فردایی بهتر، برای شروعی دیگر، برای اینکه جریان زندگی حالا حالاها ادامه دارد. و تو ناامید نیستی. خسته شاید، ولی ناامید نه. ناراحت شاید، ولی غمگین نه.