- آقاگل
- جمعه ۳۱ خرداد ۹۸
اینکه چرا داستانهای هزارویک شب یا شاهنامه فردوسی با اقبال عمومی روبرو نمیشوند، یک بخشیش هم ضعف انتشاراتیها و اهالی فرهنگ است. نمیتوانیم انتظار داشته باشیم کودکان و نوجوانان با یک یا دو درس که در کتابهای فارسی گنجانده شده به شاهنامه فارسی علاقهمند شوند. آن هم وقتی با شعر و جهان شعر غریبهاند و ذهنشان را پر کردهایم با ریاضی و فیزیک و زیستشناسی. (وضعیت برای بچههای دبیرستانی و رشتۀ ادبیات هم فکر نمیکنم بهتر از این باشد.) حالا که ضعف کتابهای آموزشی مشخص است و ضعف سیستم آموزشی مشخص است، سؤال اینجاست که باز چرا اهالی فرهنگ به سراغ شناساندن کتابهای کهن و قصههای کهن به کودکان و نوجوانان نمیروند و کاری نمیکنند؟
تقریباً یک ماهی میشود که دارم دنبال کتابهای شاهنامه برای گروههای سنی "جیم" و "ه" میگردم و بین آثار محدودی که در کتابخانهها و کتابفروشیها دیدم، جز یکی دو مورد چیز به دردبخوری وجود نداشت. اغلب کتابها یک کپی ساده بود از روایتهای موجود اینترنتی با نثری ناپخته و بدون پرداخت. تصویرگری کتابها هم البته چنگی به دل نمیزد.
تازه وضع شاهنامه خیلی خوب است و کم و بیش بعضی از انتشاراتیها به سراغش رفتهاند. از هزارویک شب و قابوسنامه و گلستان و بوستان سعدی و دیگر آثار کهن حرفی نمیزنم؛ که اگر هم تک و توک کتابی دربارۀ آنها پیدا شود(با فرض اینکه بالاخره جوینده یابنده باشد!)، به نظر میرسد فقط هدف انتشاراتیها فروش بیشتر بوده. وگرنه کیفیت کتاب چه از نظر محتوا و چه از نظر تصویرگری باز چنگی به دل نمیزند.
همۀ این دردودلها را گفتم و همۀ این غرغرها را کردم، تا در آخر قصههای شاهنامه آتوسا صالحی را معرفی کنم. اگر روزی روزگاری دنبال کتابی بودید که قصههای شاهنامه را به شیوهای جذابتر برای نوجوانان راویت کرده باشد، میتوانید به سراغ این مجموعه بروید.
اگر این مجموعه را نسبت به دیگر آثار موجود در بازار برتری میدهم، اولین دلیلم نثر پخته و جذاب آتوسا صالحی است. نثری که از همان صفحۀ اول کشش لازم برای دنبال کردن داستان را در خواننده به وجود میآورد و او را با خود همراه میکند. قصهها نیز قرار نیست به همان شیوۀ همیشگی روایت شود. قرار نیست راوی بیرون از داستان قرار بگیرد و مثل یک دوربین فیلمبرداری صحنهها را روایت کند و سعی کند با جلوههای ویژه خواننده را جذب کند.
آتوسا صالحی قصههای شاهنامه را خوب میشناسد و به واسطۀ همین خوب دانستن قصه راوی را انتخاب میکند. راویای که یکی از شخصیتهای اصلی یا فرعی خود داستان است.
برای مثال وقتی میخواهد به روایت قصۀ زندگی اسفندیار رویینتن(سومین کتاب از این مجموعه) بپردازد، راوی قصه پسر او بهمن است. روایت هم از لحظهای شروع میشود که اسفندیار در بند پدر گرفتار است و حالا که ایران گرفتار جنگ شده و دو خواهر اسفندیار در بند ارجاسپ هستند، جاماسپ به نمایندگی از گشتاسپ به سراغ اسفندیار آمده و از او میخواهد که زنجیرها را پاره کند و به یاری ایران برخیزد.
قصههای شاهنامه به روایت آتوسا صالحی را نشر افق به چاپ رسانده است.