علیرضا فیروزجاه، نفر دوم مسابقات جهانی شطرنج 2019، با پرچم فیده در مسابقات حاضر بود.

میترا حجازی‌پور، بدون حجاب اسلامی در مسابقات قهرمانی شطرنج جهان شرکت کرد و از تیم ملی هم کنار گذاشته شد.

کیمیا علیزاده، دارندۀ مدال برنز المپیک، اعلام کرده به ایران بر نخواهد گشت و با پرچم کشور دیگری در المپیک حاضر خواهد بود.

سه گزارۀ بالا، به معنای شروع موج جدیدی از مهاجرت‌هاست. اگر تا پیش از این، موج مهاجرت‌های از سر بدبختی و بیچارگی، به امید داشتن یک زندگی بهتر، تنها دامنگیر دانشگاهیان بود، حالا این موج دامن ورزشکاران را هم گرفته. هنوز آن‌قدر از المپیک 2016 فاصله نگرفته‌ایم که یادم برود، اگر همین کیمیا علیزاده نبود، تکواندوی ایران در برزیل بی‌ مدال می‌ماند. هنوز یادم نرفته که او نخستین زن مدال‌آور ایران در بازی‌های المپیک بود. هنوز یادم نرفته که میلاد بیگی، با پرچم آذربایجان روی سکوی اول رفت و رضا مهماندوست، سرمربی همین تیم آذربایجان بود. هنوز یادم نرفته و حالا خبر رسیده که کیمیا علیزاده تصمیم دارد برای کشور دیگری در المپیک 2020 مبارزه کند. شاید در این روزهای ماتم‌زده بی‌اهمیت جلوه کند؛ امّا همین موضوع ساده فکر مرا چند روزی است که مشغول کرده. دارم به روزی فکر می‌کنم که کیمیا علیزاده روی سکو رفته، مدال خوش‌رنگی روی سینه‌اش انداخته و با پرچم کشور دیگری عکس یادگاری می‌اندازد. دارم به سعید مولایی فکر می‌کنم که قرار است در المپیک 2020 با پرچم مغولستان مبارزه کند. دارم به سرمایه‌های انسانی فکر می‌کنم. سرمایه‌ای که هر روز دارد تحلیل می‌رود و کسی هم حواسش نیست. اصلاً تنها چیزی است که این روزها انگار هیچ اهمیتی ندارد. هیچ اهمیتی.