- آقاگل
- سه شنبه ۲۴ دی ۹۸
آقاگل، جانان رو دیدی در پاسخش بگو که دربارهٔ شاهنامه گشتم و پیدا نکردم اون چیزها که باید رو.
بگو که اگر فایلی یا نوشتاری دستش هست دربارهٔ اون عجایب شاهنامه بهم بده.
احتمالا تو زندگی هممونم یه کردی که از غم عقلش پاره سنگ بر میداره و میزنه به کوه باید یکی باشه پیداش کنه دوباره خورشید بیاد و زمستون بره
فکر کنم این دفعه اولی میشه که گوگل ناامیدم کرده :) هیچ چیزی نتونستم پیدا کنم! بخاطر همینه جزو بهترین هایی آقاگل ^_^ همیشه چیزی تو آستینت داری که برامون جدید باشه. ممنون!
اینجا هم برف خوبی باریده. خدا به داد اونایی برسه که از حادثه زلزله هنوز خونه و پناهگاه ندارن.
اگر هیچکدام ماجرای کردی که به کوه و کمر زد را ندانند که فاجعه است.
"یعنی واقعا متفق القول همه استرس گرفته بودن و فراموش کرده بودن؟!"
من همه اش فکر میکنم اگه پدربزرگ یا مادربزرگ میداشتم، به تاریخ علاقه مندتر میشدم ولی باز جای شکر داره که به این روایت و داستانها علاقه دارم.
جالبیش به اینه که همیشه زمان برا بشر مهم بوده.
من عاشق اینجور چیزام ^__^ چه خوب که کامل توضیح دادید. ما چله کوچیک و بزرگ داریم ولی قوس و کرد به کمر رو اولین بار بود میشنیدم. خیلی خوب بود
سلام آقاگل
چه جالب. من چلهبزرگه و چلهکوچیکه رو خیلی شنیدم و میشنوم از اطرافیانم ولی کرد به کمر رو نه.
یه چیزدیگه هم که یادمه مامانم تعرف کرد اینه که چلهکوچیکه به داداش بزرگه(چله بزرگه) میگه:
اگه من سن تو رو داشتم. کاری میکردم که از سرما نونوا از کل تَنیر( نانوا از کنار تنور) یخ میزد. بچه تو شکم مادر و ...
یه چارچارم هست که بین این دوتا چلههاست و سردترین روزای ساله (چهار روز از چله بزرگه با چهار روز از چله کوچیکه) [فکر کنم همون کرد به کمره که ما میگیم چارچار بهش]
حالا هر وقت خیلی هوا سرده و به خودمون میلرزیم مامانم میگه عین چله چارچاره :)
حالا دقیق یادم نیست متاسفانه اما میپرسم از ننه و ددهام حتما :)
ما که اینجا تو مازندران تقویم طبری/تبری داریم رسما. یعنی قدیمیا هنوزم با همون ماههای تقویم طبری حساب و کتاب میکنن.
اسامی ماهها هم اینجا هست.
ولی در مورد چلهها من یه طور دیگه شنیدم. انگار از اول زمستون تا چهل روز (یعنی تا ده بهمن) چلهٔ بزرگه، بیست روز بقیهش چلهٔ کوچیک. بعد میگن اوج سرما مال چله کوچیکست. بعدشم دیگه از اول اسفند رسما زمستون رو تمومشده میدونن:)
اولش که نوشتید اصل قصه رو نگفتن، من فکر کردم یه داستانیه که جنبههای بیادبانه داره و همین باعث شده نگن:)
این اصطلاحات رو ما هم داریم.
کوچیک چیله، بویوک چیله، کورد اوغلو :)
راجع به کورد اوغلو همین قدر می دونم که سردترین روزای ساله گویا ولی هیچی از داستانی که پشتشه نمی دونم شاید شنیدم و یادم نیست. از پدربزرگ و ننه شنیدم. ننه چند روری نیست، برگرده ازش می پرسم که داستانشم می دونه یا نه!
خیلی قشنگ بود. ذهن های خلاق دنیا رو قشنگ تر میکنن :)
کاش پیرزن ریسنده شجاع که از حرف مردم ناامید نمیشه, پیداش بشه تا کردی از سرما تلف نشده ...
من یه کم دقت کردم به اسم کرد به کمر
یه لحظه این به ذهنم رسید که شاید "کُر به کمر" باشه. چون ما به پسر میگیم کُر و این پیرزن هم پسرش رو کول کرده. پس شاید همون کُر به کمر باشه. نه؟
خیلی قشنگ بود. اره این روزها همون کرد به کمر هستش. حالا یه سوال؟ چرا اونا جواب نمیدادن؟ یعنی ترسیدن انگیزه ی س یاس ی بدن؟؟؟؟؟
ماجرای این افسانه منو یاد یه کتابی انداخت که چند روز پیش تمومش کردم، یه کتاب نوجوانانه که خیلی معرکه بود. مجموعۀ افسانههای آسیای شرقی که خیلی شیرینطور، توی یه داستان گردآوری شده. نویسنده در واقع داره به اون پیشینۀ فرهنگی با این کتاب ادای احترام میکنه.
پیشنهادش میکنم بهتون: «جایی که کوه بوسه میزند بر ماه»
نوشتۀ گریس لین، ترجمۀ پروین علیپور
نشر افق
سلام و درود آقاگل عزیز
روایت جالبی بود :) اینکه پیرزن چرا چرخ ریسندگیش رو با خودش برده هم جای تامل داره :)
من سال 54 زمستون ک رفته بودم شهرکرد* تا بالای زانوم برف نشسته بود درجه سرما منهای بیست و پنج شد و این اصطلاح رو شنیدم و وقتی پرسیدم یعنی چی ؟
همش یادم نیست ولی خلاصه اش این بود ک خیلی سرد شده و برف زیادی ک تا کمر میرسه زمین نشسته
سلامت و دلخوش باشی
* شهرکرد سردترین شهر ایران در زمستان است
ملایری :)
+خودم کرد کلهری حرف میزنم ولی لری شهر خودمونم بلدم. توی هر دو(لری و کردی) پسر رو کُر صدا میزنیم.
سلام. این صفحه مربوط به افزونه هستش. (کلیک کنید).
در حالتی که می گویید شما دارید کلمه کلیدی مطلب فعلی رو نمایش می دهید.
مطالب مرتبط در صفحه جداگانه یک مطلب زیر محتوای مطلب نمایش داده می شوند ،با افزونه مطالب مرتبط شما می توانید مطالبی که کلمه کلیدی مطلب در حال نمایش رو دارند را به کاربر نشان بدهید. (عنوان مطلب ، لینک مطلب و ...).
در واقع در حالت معمولی استفاده از کلمه کلیدی فقط مطالبی که تگ مورد نظر را دارند پس از کلیک روی تگ لیست می شوند. ولی با استفاده از افزونه خود مطالب مرتبط نشون داده می شوند.
از آنجا که خود بیان ازاین امکان پشتیبانی نمی کند زیادی آشنا نیست برای کاربران، من نمونه از کاربرانی که از قالب های ما (بطور پیشفرض افزونه مطالب مرتبط رو دارند) استفاده می کنند میذارم براتون تا بهتر ببینید. البته نسخه فعلی آپدیت شده است و یه سری باگ ها هم رفع شده. مشاهده وبلاگ نمونه
سلام :) از ننه راجع به کورداوغلو پرسیدم. داستانش از یه جهاتی شبیه به همین داستانیه که شما گفتین ولی تاریخش فرق می کنه. البته تاریخش خیلی دقیق هم یادش نمونده ولی مطمئنه به هفت روز و یا ده روز اول اسفند کورد اوغلو می گفتن.
داستانشم اینجوریه که کورد اوغلو برای شکار میره بیرون اما هوا به شدت سرد می شه. کورد اوغلو ناچار می شه شب رو بیرون بخوابه؛ برف می باره و اون زیر برف دفن می شه. مادر نگرانش به همراه عده ای از مردم میرن دنبالش و می بینن که یه قسمت از زمینی که زیر برفه، پیداست و برفاش کم شده و داره آب می شه؛ اینجوری کورد اوغلی رو پیدا می کنن و زنده بوده؛ در واقع نفس گرم کورد اوغلو باعث زنده موندنش و آب شدن برفا می شه. برای همین بعد از هفتم یا دهم اسفند اگه برفی هم بباره رو زمین نمی مونه و زود آب می شه چون نفس گرم کورد اوغلو به زمین رسیده و زمین حسش کرده :)))
ننه راجع به چارچاری که تو کامنتا بود هم گفت. اینجا بهش می گن «خیدیر».
ما قشقایی ها این کردمه کمر رو داریم و پدربزرگم خیلی قشنگ میگه الان کردمه کمره یا چند روز از چله بزرگ رفته ومثلا میگه قدیم میگفتیم هفتادوم افتادوم ینی اینقد علف در اومد که دیگه گوسفندا سر جاشون میچرن و من میخوابم از این دست متل های زیبا زیاد هست تو فرهنگ ما
.همین ۹روز سرمارو .بابابزرگم به آسمون نگاه میکنه میگه کردمه کمره پسرم ستاره هایی که میشناسه رو نشون میده ،میگه این پیرزنه و این پسرش .پسر میره به کوه برای شکار .شب اول ستاره پسر از غرب میره به شرق و شب دوم میرسه شکار و میزنه اما اینقد سرده که میچسبه به یه سنگی و نمیتونه برگرده تا شب سوم ستاره پیرزن منتظر میمونه میبینه که پسر نمیاد شب چهارم مشعلو میگیره دستش و راه میوفته شب پنجم میرسه پیش ستاره پسرو باز جفت میشن .تا شب ششم پیرزن پسرو گرم میکنه و از سنگ میکنه و از شب هفتم هر دو باهم از شرق به غرب برمیگردن شب نهم که دو تا ستاره برمیگردن سر جاشون پیرزن مشعلو تاب میده و تاب میده تا بندازه دور .اگه مشعل افتاد تو آب که چله کوچیکه پر بارون میشه و پر سوز سرما .اگه افتاد تو خاک هیچی نمیباره و هوا گرم میشه اگرم مشعل افتاد تو بوته که چله کوچیکه کلا میشه باد و طوفان تا هممون عین بوته با باد تاب بخوریم
کرد به کمر.اصطلاحی است که 17 دی شروع میشه سه روز به کمر هست و سه روز هم برمیگرده.
کرد به مفهوم سرما و یخبندان.معمولا در این شش روز یخ به دیوارهای کوهستان بصورت یخار تشکیل میشود.کمر در اصطلاح بومی همان دیواره های کوه هست.کزد به کمر یعنی سرما و یخبندان در دیوارهای کوه تشکیل میشه.