کوجو بیشتر از اینکه یک ورزش باشد، یک تمرین نظامی بود. تمرینی برای نظم‌بخشی به سربازان در حکومت چین باستان. بعدها اما این تمرین نظامی به یک سرگرمی کوچه‌بازاری در آمد و رنگ‌وروی دیگری گرفت. پیشینۀ کوجو به دویست تا سی‌صد سال پیش از میلاد مسیح برمی‌گردد و از چند نظر شباهت زیادی به فوتبال امروزی دارد. نخست اینکه درست مانند فوتبال، بازی با یک توپ و در یک زمین برگزار می‌شد. توپ‌های اولیه درحقیقت جمجمۀ سربازانی بود که در میدان‌های جنگی کشته می‌شدند یا اینکه اسیر شده و سرشان به هدف بازی و تمرین قطع می‌شد. بعدها البته سر خوک و مثانه باد شدۀ حیوانات جای جمجمه‌های بد ریخت سربازان جنگی را گرفت و کوجو را به دل جشن‌های رسمی و درباری آورد. به شکلی که کوجو خیلی زود به یک سرگرمی پرطرفدار در بین اشراف‌زاده‌ها تبدیل شد.

دومین شباهت کوجو با فوتبال امروزی گروهی بودن و بازی کردنش با پا بود. در زمان بازی سربازان به دو تیم تقسیم می‌شدند و در وسط زمین دروازه‌ یا ستونی در نظر گرفته می‌شد. کوجو قوانین دیگری نداشت و گهگاه با خشونت و زدوخورد همراه بود. هرتیمی که صاحب توپ بود، سعی می‌کرد به مرکز زمین نزدیک شود و توپ(همان جمجمۀ بدترکیب) را از دروازۀ تعیین شده عبور دهد. پایان بازی نیز زمانی بود که یکی از دو تیم موفق به انجام این کار شود.



پ.ن: حالا که روزهاست زندگی را در  قرنتینه پشت سرمی‌گذاریم، تصمیم دارم روزانه(یا نهایتاً دو روز یک‌بار) پستی دربارۀ فوتبال و تاریخچه‌اش بنویسم. اگر دوست داشتید دنبال کنید.