دست بر قضا امروز همه چیز دست به دست هم داد تا این بنده نگارنده بار دیگر پای گزارش آن منتقد دفاع خطی، آن سوتی دهنده برتر آن شهره به شهر و کشور سرهنگ علیفر عزیز نشسته و به تماشای بازی لسترسیتی و منچستر سیتی بپردازم!

از شیرین کاری های استاد آنکه در همه گزارشات خود از دفاع خطی انتقاد کرده و حتی مورینیو کبیر را به همین خاطر مربی فوتبال نمی دانند! و معتقدند دو بازیکن نه تنها می توانند بین خود مثلث تشکیل دهند که چه بسا این مثلث به مربع نیز تبدیل شود! (ایسکو و په په یه مثلث تشکیل میدن که تبدیل به مربع میشه !)

بگذریم.

باری، روی سخنم درمورد تیم لسترسیتی است.

شاید باورتان نشود ولی واقعیت این است: لستر تیمی است که در حال حاضر بیش از یک ماه است صدرنشین لیگ انگلستان است! تیمی که اغلب کارشناسان آن را کاندید (خواستم بگویم نماینده، ترسیدم صلاحیتش احراز نشود!) سقوط به دسته پایینتر می دانستند!

تیمی که بیش از آنکه سرمایه داشته باشد و یا بازیکنان عالی همچون رونالدو و مسی و نیمار! روح مبارزه طلبی دارد! بدون ترس مبارزه می کند. و برایش مهم نیست حریف مقابلش شموشک نوشهر است یا بارسلونای اسپانیا.

کافیست نگاهی به این تیم بیاندازید. دروازه بانشان چهار سال قبل از یک تیم دسته اولی اخراج شده! مدافعشان کسی است که الکس فرگوسن در موردش میگوید :" او شبیه هر چیزی است جز یک فوتبالیست! "  یکی از بازیکنانش هفت سال قبل به خاطر دزدی تلفن همراه دستگیر شده! و سرمربی اش را مورینیو "پیرمرد بی افتخار" لغب داده است! 

شاید قبل تر از این فقط در فیلم ها شاهد چنین تراژدی هایی بودید اما واقعیت امر این است مبارزه مبارزه و مبارزه...

تیمی که در گوشه ای از رختکنش این جمله حک شده است: "بدون ترس!" تیمی که هرگز دست از مبارزه نخواهد کشید.( وام گرفته از +)



و آنچه امروز فوتبال به من آموخت!

اگر انتخاب شده اید و پا به این دنیا گذاشته اید برای خوب بودن باید مبارزه کنید.

نترسید و به مبارزه خود ادامه دهید.

و مطمئن باشید خدای دیروز و امروزتان خدای فرداهایتان هم خواهد بود...!



س.ن: حالم خوب است و خوبتر آنکه خبرهای خوبی در راه است!

 سپاس از دوستانی که جویای احوالات بنده بودید.

خوشحالم از بودن در کنار شما.