تو محل زندگی ما کتابخونه تاش بزرگ نیست. کتابای جالبی هم نداره حتی که دلت خوش باشه .. همیشه به یه دلیل بستس !!!

انقدر بند و تبصره داره؟یا خدا

اصلن فوج فوج ها .... بی سابقه ست :/

اون بند 3-5 منو کشته! اهداکنندگان مجموعه‌ی نفیس؟!! یه جورایی شبیه باج‌گیری و ایناست!!!!!!!!!!!

((: واو چه شلوغ ... (((((: متاسفانه کتابخونه محل ماهم اصلا کتاب هاش خوب نیستن ... (((((:

 وای آقاگل چقدر این دو کلمه حرفهای حساب شما خوبه! 

:|:|:|:|:|:|

نمی دونستم این شرایط مسخره لازمه .

جزو بهترین پست ها

در نابودی کتابخونه های ما که شکی نیست (کتاب هاش ، مال 10 سال پیش هست ) تعداد کل افراد غیر کنکوری داخل کتابخونه توی روزای عادی هم ، به بیست نفر نمی رسه

عکس اول کلی بهم انرژی داد 

عکس اول رووووو !!!!!!!

عه عکس دومی که ایران باشه چقده نماش خوبه اصلا روحیه گرفتیم:/

واقعا تاسف آوره

دوره دبیرستان یه چند جایی رفته بودم کارت دانشجویی میخواستند..ولی جاهایی هم بود که بشه ولی شبیه کتابخونه نبود. اخیرا یکی باز کرده از بس که خوبه می ترسم یه سال نشده ببنده!

اطلاع نداشتم از این وضعیت :|

خیلی جالب بود ...

یه چیز مرتبطِ تقریباً بی‌ربط (!) یادم افتاد؛ جایی می‌خوندم توی کشورایی که سرانه مطالعه بالایی دارن مثل نروژ و فنلاند، دکه‌های روزنامه فروشی هیچ نشریه‌ای رو جلوی چشم مردم روی پیشخوان نمی‌ذارن و توی هیچ کتاب‌فروشی‌ای هم نمی‌شه کتابا رو راحت برداری و تورق کنی و چند صفحه که خوندی دیدی خوشت نیومد بذاری سر جاش! اگه کتابی رو برداری باید بخری‌اش و اگه روزنامه‌ای رو می‌خوای باید اول پولش رو بدی بعد جلدش رو ببینی؛ درستش هم همینه، چون وقتی شما نخریدی فقط تیترا رو می‌بینی و ممکنه خوشت نیاد ولی وقتی بخری مجبوری بخونی...

گل گفتی آقاگل

شهر ما هم کتابخونه درست و حسابی نداره اصلا! برای مثال رمان معروف 1984 جرج اورول اصلا پیدا نمیشه تو کتابخونه ها :|

سلام 

گذشته ازین همه شرایط، خود افراد هم هیچ علاقه ای ب مطالعه نشون نمیدن. نمونه ساده اش همین دانشجوا ک مثلا قشر فرهنگی جامعه هستن، وقتی سر کلاس بهشون کتاب معرفی میکنی، اولین سوالشون اینه: استاد چند صفحه ست؟ یا چقدرش تو امتحان میاد؟ اگه بی ربط و برای اطلاعات عمومی بگی بخونن ک اصلا نگاهش هم نمیکنن!

یعنی خاعک .....

جدا؟؟؟؟؟متاسفم واقعا.اینا فک کردن مثلا رو ب همه باز باشه ملت شریف میریزن اونجا؟واقعاک....

یه لحظه فکر کردم عکس اولی مال ماست
:|

چقدر مزخرف !!!! 

کلا ما ایرانی ها از کتاب خوندن فراری هستیم .

مگه تو کتاباشون چی نوشتن که این همه ضوابط داره؟!!!!!!
یعنی مثلا باید به مقطع دکتری برسیم که بفهمیم کتاب خوردنی نیست؟!!!! :/
یا خودشونم باور دارن که سطح آموزش و فرهنگ و شعور مملکت به جذب پایینه که زیر مدرک دکتری ممکنه کتابا رو پاره کنن مثلا!!!! :/

دقیقاااا مشکل منو دوستام همینه
خواستیم برای کنکور بریم کتابخونه مدرک بالاتر از لیسانس میخوان :|
معمولا اونایی هم که مدرک بالاتر از لیسانس دارن به کتابخونه احتیاجی ندارن!

این شرایط خیلی تاسف باره واقعا....من نمیدونستم....الان متوجه شدم :|

چقد تاسف بار :|||

یهو بگن ورود همه ممنوع :/

یادش بخیر، یه زمانی فکر می کردم فوق لیسانس بگیرم که بتونم عضو کتابخانه ملی بشوم :-|

کتابخونه ملی نه بقیه کتابخونه ها هم اکثرا همین شرایط رو دارن
حتی برای سالن مطالعه هم مدرک میخوان :||

طبیعتاً اون جا کسی مثل عباس جدیدی به خودش اجازه نمیده توی کاری که در اون تخصص نداره وارد بشه! بعدش می‌تونه از فروشنده یا آشنایان کسب اطلاعات کنه که چی بهتره و الان هم که اینترنت هست و می‌تونه از طریق وب هم راجع به کتابا تحقیق کنه؛ می‌بینی که جواب هم داده!

بعد از اینکه از هفت خان رستم این کتابخانه برای عضویت گذشتی به یک هفت خوان دیگه هم میرسی. یادمه وقتی که داشتم پایان نامه ام رو می نوشتم، یه سری کتاب می خواستم مربوط به دوره مشروطه، مسلما چنین کتابهایی هیچجا پیدا نمی شدند جز کتابخانه ملی. وقتی مراحل رو گذروندم و رفتم تو، یک روز تمام داشتم دنبال بخشی میگشتم که نیاز داشتم و کسی به عنوان بخش اطلاعات اونجا نبود تا راهنمایی کنه. از این هم گذشتم، رسیدم به بخش درخواست کتاب که خودش دو ساعت !!!! قشنگ دو ساعت هااا، از محقق وقت میگیره، اونم هر روز. چون کتاب رو امانت نمیدن و هرروز باید بری اونجا مطالعه کنی.بعد از دوساعت انتظار و راه طولانی ای که کتابخانه ملی داره تا برسی به اونجا دیگه جونی واست نمی مونه بشینی کتاب رو بخونی. بعدش تا هفت فرسخی سالن مطالعه موردنظر نه یه کافه هست نه یه رستوران و نه حتی یه دکه که بشه ازش یه بیسکوییت خرید. اینجوری شد که ماتا شب گشنگی کشیدیم. یعنی اصلا دیزاین بخش های کتابخانه ملی شاهکاره.