- آقاگل
- پنجشنبه ۱۵ مهر ۹۵
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست...
چشمها را باید شست
جور دیگر باید دید
چترها را باید بست
زیر باران باید رفت
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
دوست را زیر باران باید دید
عشق را زیر باران باید جست...
ممنون
کُردی :
چشمها را باید شست
چَم یلَ باید بشوری
جور دیگر باید دید
وَیِه جُورِتِر باید بِنُوری
چترها را باید بست
چَت ریلَهَ (چَتریلَه ) باید بُوَسی
زیر باران باید رفت
ژیره وآرآن باید چِع
(رو ع ساکن قرار داده میشه
من اینجا ساکن نداشتم :|)
فکر را خاطره را زیر باران باید برد
فِکر و خیال و خآطِرهَ دَ ژیره واران باید بِرد
(د برد ساکن داره )
با همه مردم شهر زیر باران باید رفت
وَردِه گِیشتِه مَردِم شهر (شَر تلفظ میشه)
ژیر وآرآن باید چِع !
یا
وَردیه فیشتِر مَردِم ولآت و مآفیات ژیر
وآرآن باید چِع
دوست را زیر باران باید دید
ژیر واران باید بِرِآ دی
یا
ژیر واران باید گیشکَس دی
عشق را زیر باران باید جست...
عشق را ژیر واران باید فِیر کرد
( ی ر ساکن دارند )
نکته : دوست به زبان کردی به سه معنی است : یکی همون دوسته ولی در اینجا به
برادر معنی میشه و همچنین به کسی برات عزیزه :)
گیشکس :عزیز:)
آقا تلفظ آسونتر از نوشتن هستش!:|:))
من تسلیم :|:)
انگلیسی اش فردا شب ایشالا :)
در آخر با عرض پوزش :
بدلیل نداشتن ساکن بیشتر کلمات
به زبان فارسی سخت میشه بخونینش ولی نوشتنش تا حدودی دست و پا شکسته همین بود :)