۱۳۴ مطلب با موضوع «مذهب نگاری :: رمضانیه» ثبت شده است

مناجات رمضانیه

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۶ تیر ۹۵
  • ۱۲ نظر
خدایا!
هر وقت می‌خوانم «فتبارک الله»
از خودم شرمم می‌شود...


مناجات رمضانیه

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۵ تیر ۹۵
  • ۹ نظر

الهی!

امشب چه توانم گفت؟

جز آنکه قرآن به سر گیرم و به حال نزار خود گریه کنم...

مهربانا!

چاه ز کجا بیاورم در قرن بیست و یک؟

و چه بگویم که خودت بهتر از من از ان آگاه نباشی؟

جز اینکه مرا هزار امید هست و هر هزارش تویی...




این جزر و  مد چیست که تا ماه می رود؟

دریای درد کیست که درچاه می رود؟


این سان که چرخ می گذرد بر مدار شوم 

بیم خسوف  وتیرگی  ماه می رود


گویی که چرخ بوی خطر را شنیده است

یک لحظه مکث کرده، به اکراه می رود


آبستن عزای عظیمی است، کاین چنین

آسیمه سر نسیم سحرگاه می رود


امشب فرو فتاده مگر ماه از آسمان 

یا آفتاب روی زمین راه می رود؟


در کوچه های کوفه صدای عبور کیست؟

گویا دلی به مقصد دلخواه می رود


دارد سر شکافتن فرق آفتاب 

آن سایه ای که در دل شب راه می رود...




خدایا شرمنده ایم. شرمنده...

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۴ تیر ۹۵
شب نوزدهم شب سرنوشت سازی است.
باید بگوییم شب نوزدهم، شب شرمندگی است،
شب سرافکندگی است.
خدایا ما بد کردیم...
آقا مجتبی تهرانی (ره)


خدایا ما بد کردیم.
بد.


اگر امشب فرصتی دست داد و در مراسمات شرکت کردید. یا در خانه خودتان به راز و نیاز با خدای خوبتان پرداختید. این بنده نگارنده سراسر گناه را با دعایی یاد کنید.
سپاس.



مناجات رمضانیه به وقت دلتنگی

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۴ تیر ۹۵
  • ۱۳ نظر

خدایا امشب حالم با شب های دیگه فرق میکنه.

 امشب یک کم دلم گرفته.

به قول اون بنده خدا "هوای گریه دارم"

خدایا!

توی «اِنّا لِلّه و اِنّا اِلیهِ راجعون»

«اِلیهِ راجعون» یعنی پیش خودت دیگه؟؛

 درسته؟

پیش خودت که جهنم نمی‌شود! می‌شود؟


مناجات رمضانیه دعای کودکانه

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۳ تیر ۹۵
  • ۱۳ نظر
ای خدای مهربان! پدر من آرایشگاه دارد. من همیشه برای سلامت بودن او دعا می‌کنم. از تو می‌خواهم بازار آرایشگاه او و همه آرایشگاه‌ها را خوب کنی تا بتوانم پول عضویت کانون را از او بگیرم چون وقتی از او پول عضویت کانون را می‌خواهم می‌گوید بازار آرایشگاه خوب نیست!


(فرشته جبار نژاد ملکی / 11 ساله)

.
خدای عزیزم! من تا حالا هیچ دعایی نکردم. میتونی لیستت رو نگاه کنی. خدایا ازت میخوام صدای گریه برادر کوچیکم رو کم کنی!

(سوسن خاطری / 9 ساله)

.

خدایا! کاری کن وقتی آدم‌ها می‌خوان دروغ بگن یادشون بره!

(پویا گلپر / 10 ساله)
.

خدایا ماهی مرا زنده نگه دار و اگر مرد پیش خودت نگه دار! و ایشالله من بتوانم خدا را بوس کنم و معلم‌مان هم مرا بوس کند.

(امیرحسام سلیمی / 6 ساله)


خدایا مهدکودک از خانه ما آنقدر دور باشد که هر چه برویم، نرسیم. بعد برگردیم خانه با مامان و کیف چاشتم. پاهای من یک دعا دارند آنها کفش پاشنه بلند تلق تلوقی (!) می‌خوان دعامی‌کنند بزرگ شوند که قدشان دراز شود!

(باران خوارزمیان / 4 ساله)

خدای قشنگ سلام! خدایا چرا حیوانات درس نمی‌خواننداما ما باید هر روز درس بخوانیم؟ در سال جدید دعا می‌کنم آنها درس بخوانند و ما مثل آنها استراحت کنیم!

(نیشتمان وازه / 10 ساله)


اگر دل درد گرفتیم نسل دکترها که آمپول می‌زنند منقرض شود تا هیچ دکتری نتواند به من آمپول بزند!

 (عاطفه / 11 ساله)

مناجات رمضانیه به یاد گل های بهشت...

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۲ تیر ۹۵
  • ۱۲ نظر


خدایا!

کاش بیمارستان‌ها

بخش کودکان سرطانی نداشت...

همین.




مناجات رمضانیه

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۱ تیر ۹۵
  • ۶ نظر

حبیبا! 

شب عید است، عیدی بنده هایت را نمیدهی؟

عیدی مرا خودت انتخاب کن.

رنگ کاغذ کادویش مهم نیست 

ولی خواهش میکنم زیاد بزرگ نباشد 

میترسم که ظرفیتش را نداشته باشم.

مرسی.


مناجات رمضانیه

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۳۱ خرداد ۹۵
  • ۹ نظر
الهی!
گرد و غبار آسمان این روزها را 
با باران رحمت بی حسابت بشوی.
تا بشینم و ساعت ها آسمان با صفایت را بنگرم.
 
رفیقا!
فقط خودت میدانی که
چه خدای خوبی هستی.
دمت گرم.