- آقاگل
- سه شنبه ۱۶ مهر ۹۸
صبح که نشستم پای لپتاپ، حرفی برای گفتن به ذهنم نمیرسید؛ امّا در درون دوست داشتم چند کلمهای بنویسم. دوست داشتم حرفی برای زدن پیدا کنم و حتی اگر شده، برخلاف دفعات قبل، زودتر از جمعه بساط حال و احوال پرسی راه بیاندازم. توی همین فکرها بودم که یادم آمد اینجا را نیمههای مهر ساخته بودم. درست پنج سال پیش. حالا پنج سال میشود که اینجا شده خانۀ مجازی من. روزهای اول فقط یک دانشجوی م.شیمی بودم که از بد حادثه افتاده بودم کیلومترها آنطرفتر از وطن و همین باعث شده بود تا بین فیسبوک و گوگل پلاس و وبلاگ، روی بیاورم به سومی.
اینکه بپرسم نظرتان دربارۀ این وبلاگ و مطالبش چیست؟ قدری کلیشه به نظر میرسد. ولی خب اگر حرفی، سخنی، انتقادی داشته باشید میشنوم(میخوانم).
همینطور اگر دوست داشتید بگویید که چطور اینجا کلبۀ دنجتری میشود و میزبانش میزبان بهتری.
کجا را بکوبم؟ کدام ستون رو بردارم و کدام دیوار را بالاتر ببرم؟ از چه چیزهایی بیشتر بنویسم و چه چیزهایی حوصلهتان را سرمیبرد؟