بخش اول :

- اساسا جامعه ما جامعه ای است افسرده که مردمش برای زدن حرف هایشان آزاد نیستند.

- بله، حق با شماست، این جامعه غرب زده فنتامنتالیسم ما(من که نفهمیدم دقیقا چیچیئیسم بود- توضیح از بنده نگارنده) ارزش زندگی کردن ندارد. باید از این ملک ویران کند و رفت.

- عقیده من هم همین است باید کند و رفت جایی که آزادی داشت! جایی که بتوانی به راحتی سخنانت را بگویی.

- آری، به عقیده بنده هم این مملکت دیگر جای ماندن نیست. در اینجا من دانشجو، شمای نظریه پرداز وقتی آزادی بیان نداشته باشیم زمانی که به ما بها داده نمی شود چطور توانیم زیست؟


بخش دوم: (همان دو شخص مذکور- ساعاتی بعد)

- راستی فلان فیلم بازیگر رو دیدی!!!! وای خیلی باحال بود! تو فیسبوک تا حالا 100000000 تا لایک خورده! منکه کلی کیف کردم و خندیدم.

- آره خیلی باحال بود. کلیپ ملیپ جدید چی داری؟

- دارم یه چنتایی. دیشب از یوتیوب دانلود کردم. رقص فلانیه تو فلان جا!! که لو رفته.چند تا کلیپ ... دارم داغ داغ!!! میخوای بهت بدم؟

- آره بده ببینیم. حوصلمون سر رفته.

- راستی خانم فلانی رو دیدی امروز(متاسفانه جهت رعایت شئونات اسلامی و اخلاقی از درج ادامه گفت و گو معذوریم - توضیح از بنده نگارنده).


س.ن:

خدایا روش ان فکران مارا بفرما.

خدایا به من بنده ناچیز بصیرت اجتماعی عطا بفرما تا درک کنم این موجودات عزیز دو پایت را!!!.

 خدا یا خود به ظهورت شتاب کن و بس...