از سر شب هرچی فکر می کنم که آخه چجوری میشه که دوازده هزار میلیارد پول رایج مملکت!!! یک دفه ای غیب بشه؟؟؟؟

اینکه چجور این حجم پول بین دو دانشگاه! نه ببخشید بانک دولتی جا به جا بشه و هیشکی نفهمه داره کجا میره؟؟؟

قبلا از فیوضات بانک ها زیاد شنیده بودم اما این یکی واقعا جالب توجه بود!!!

یه مثال بارز از این فیوضات سیستم وام دهی جالبه این دوستان عزیز است.

فرض کنید من یک میلیون داشته باشم. بانک مرکزی این اجازه رو به من میده تا ده برابر (در دوره دکتر عزیزمون تا پنجاه و پنج برابر هم به ثبت رسید!!!) این یک میلیون به ملت وام بدم با سود بیست تا سی درصد مثلا.

بعد یک سال بیست درصد ده میلیون میشه دو میلیون!!! یعنی الآن من سه میلیون پول دارم که حق دارم ده برابرش وام بدم به ملت!!! و همین جور این سیکل هر سال طی میشه و هر سال من بر پولم افزوده میشه در حالی که وام گیرنده هر سال بدبخت تر میشه!

این وسط من یک سری وظایفی هم دارم البته. مثل نظارت بر کاری که شما می کنید با پولی که از من قرض گرفتید. اما چیزی که در واقع اتفاق می افته کاملا با واقعیت متفاوته. این میشه که نقدینگی به یک باره چندین برابر میشه تو کشور و پشت سرش تورم رشد میکنه! و بعد معلوم نیست این وسط کی مقصره دقیقا.

البته این فقط یکی از دلایل حجوم ملت به سمت راه اندازی بانک های خصوصی محسوب میشه.

هزار و یک درآمد دیگه هم در این صنعت!!! در آمدزا نهفته است.

حالا شما حساب کنید که تو این صنعت چه گونه دوزده هزار میلیارد پول جابه جا میشه؟؟؟؟ و هیشکی بویی نمیبره؟ یا خودشو میزنه به اون درا!!! که انشا الله که گربه بوده؟؟؟

واقعا؟

میشه آیا؟