بعضی  روزها هست از سر استیصال نمیدونی باید چه کرد، سخت دلت میگیره و ول نمیکنه هر کاری میکنی هم این گرفتگی برطرف نمیشه که نمیشه. آهنگ فیلم بیرون رفتن و آخرین حربه دعای کمیل( اگه ریا نشه) اما باز فایده نداره که نداره که نداره.

بعد میای شروع کنی یچیزی بنویسی یا چیزی بخونی یا یه کاری بکنی باز فایده نداره که نداره که نداره.

درنهایت میمونه یکار، بشینی دراز بکشی تو تخت بی تفاوت چشماتو بدوزی به سقف اتاق و ثانیه هارو رها کنی تا بگذرند از مقابلت، بلکه از روی  خستگی خوابت بگیره و تموم بشه این روز لعنتی.


باز یه هوا دلم گرفته امروز         جون شما دلم گرفته امروز

راست و حسینی ش نمی دونم چرا             بِینی و بیِنی ش نمی دونم چرا

فرقی نداره دیگه شهر و روستا        حال نمی دن مثل قدیما دوستا

....

وصف الحال

فال دیوان زرویی نصر آباد!!!