و سرخک، در بیان این واژه آورده شده است که هرچیز را رنگ سرخ به خود گیرد گویند!

 و "ک" آن را برخی از اندیشمندان علم ادبیات "ک" تحبیب منظور کرده و برخی آن را "ک" تصغیر دانسته اند.

در علم طبابت نیز این کلمه بسیار رایج بوده و آن را بیماری گویند که در ایام جوانی شایع است. و از مشخصات آن این باشد که طفلک جوان به یک باره قرمز شده تب می کند ، از خورد و خوراک می افتد و خلاصه که رنج بسیار کشد.
روش درمانش را بوعلی حکیم چنین بیان کند:"بر بالین جوان نشینید، نبضش را در دست گرفته و یک به یک اسم شهرها و افراد جنس مخالف را به زبان آورید! تا با تندی ضربان بیمار مشخص گردد یار وی کیست! و سپس در درمانش بکوشید!"
و گفته اند که این بیماری در فصل بهار بسیار شایع است و بسیار دیده شده جوانانی که در این فصل به واسطه گل و بلبل بسیار، و یار خوش اندام خوش پوش، به یک باره دامنشان از دست برفته، سرخی بر چهره شان پدیدار گشته غرق در عرق شرم شده و چند روزی را در فراق یار تب کرده، در بستر بیماری فرو همی رفته اند!!!!
و این است بیماری عاشقان سرخ و سپید گشته!

به قول شیخنا سعدی:

آدمی نیست که عاشق نشود وقت بهار!
 
هر گیاهی که به نوروز نجنبد حطب است...



بخوانید حکایت آن جوان که عاشق بودی و به دست بوعلی حکیم درمان شد.