مورد یک:

یادتان هست از ترسم نسبت به اساتید سلمانی و تیغ تیزشان گفته بودم؟ خب راستش طی یک ترفند حساب شده برادران و پسردائی را قانع کردم که موهایشان بیش از اندازه بلند شده و باید به سلمانی بروند و چه بهتر که باهم برویم! باری، پس از چند روز مهندسیِ افکار بالاخره موفق شدم نامبردگان را خر ک ن م؟ نه ببخشید منظورم این است که قانعشان کنم که روز جمعه به اتفاق هم برویم و سرکی به سلمانی سر خیابان بزنیم. نتیجه اینکه پس از سه ماه و اندی بالاخره موی سر کوتاه کردیم! به شهادت مادربزرگ 5سال جوانتر و چندین کیلو لاغرتر شدم!


مورد دوم:

این مورد با توجه به کامنت‌های پرشمار و پر لطف شما دوستان است. دو روز گذشته نام شهر کوچک ما که من زیبای خفته می‌دانمش(چون الحق سراسر زیبایی‌ست. ولی سال‌هاست ناشناس باقی مانده.) در صدر اخبار فضای مجازی بود، خواهران منصوریان، سه ووشوکار تیم ملی ایران که میهمان برنامه ماه عسل بودند. این دو روز در شهر هم همه بحث‌ها به ماه عسل ختم می‌شد. از پمپ بنزین تا صف نانوایی. باری، توضیح اینکه زیبای خفته ی ما تا چندین سال پیش رنگ مدرنیته را هم به خود ندیده بود. اغلب مردم کشاورز بودند یا به طور غیرمستقیم درگیر کار کشاورزی بودند. کودکانش همین که سنشان از ده فراتر می‌رفت با پدر یا عمو یا پدر بزرگ سر مزرعه بودند و مشغول کار، مردم شهر من به خاطر شرایط اقلیمی خاصش شاید به ظاهر کمی خشک به نظر بیایند ولی باطنن مردمانی مهربان و سخت کوش هستند. و قدر زندگی را به خوبی می‌دانند. (خب دیگر مرد عاقل که اینقدر از خودش و شهرش تعریف نمی‌کند. بس است.) 


مورد سوم:


اندراحوالات این روزهای ملت امتحان دهنده و بدون شرح: معلم گرامی سوال داده بود: "وظیفه سازمان حفاظت از محیط زیست چیست؟" دانش آموز محترم هم نوشته:"حفاظت از محیط زیست!"
همین. معلم هم خب پیش خودش دیده انصافاً درست نوشته. 2نمره را داده و رفته. (هشتگ ساندویچان مغز)


مورد چهارم:


به مادران و همسران گرامی اطلاع بدید امشب ساعت بیست و سه و پانزده دقیقه اصلاً وقت خوبی برای جارو برقی کشیدن نیست! فینال لیگ قهرمانان اروپا و پایان مسابقات فوتبالی این فصل. فصلی که با قهرمانی پرسپولیس و چلسی و مهم تر از آن صعود تیم اول پایتخت به مرحله یک چهارم جام باشگاه‌های آسیا به اتمام رسید. و امشب هم چون از تیم‌های اسپانیایی خوشم نمیآید امیدوارم یوونتوس قهرمان شود.

  

مورد پنجم:

روایتی داریم از یک غیر معصوم، می‌فرماید که در این روزها و شب‌ها هرکس از آقاگل یاد کند و دعایی بدرقه راهش نماید خدا خیلی دوستش خواهد داشت! (بازهم میل خودتون.)


مورد آخر:

وسط این همه پست جدی داشتم له می‌شدم! گرچه این پست هیچی نداشت. ولی برای این بنده نگارنده لازم بود. ببخشید. 

روزه و نمازهاتون قبول و ایام به کام.



س.ن:

فراخوان رادیو منتشر شد. لطف کنید و این بار هم همراهمون باشید.