« از این سی و دو نفری که جونشون رو از دست دادن ، دو نفرشون ایرانی نیستن و بنگلادشی‌اند، بعد یهو یادم اومد از جمله رفیقم که نوشته بود تو اینستاگرامش:( ما سی و دو هیچ به دریا باختیم)، و بعد این فکر اومد تو ذهنم که برم و بهش بگم که اشتباه زدی داداش ، دو نفرشون اضافی‌اند و لازم نیست برای اونا هم ناراحت باشیم.

بعد به این فکر کردم که اصلا ببینم ، من چه صنمی با اون سی نفر دیگه دارم که باید براشون غمگین باشم؟ این که صرفا تو یک کشور (که اونم مرز هاش توسط سیاستمدار های کثیف تعیین شده) با اونا هستم باعث ناراحتیم شده؟ خب من ممکن بود تو هر خراب شده ‌دیگه ای به دنیا بیام، مثلا همین الان داره تو یه کشور آفریقایی چند تا زن و بچه توسط یه گروهک مسلح کشته میشه و من اگه اونجا بودم باید از این ماجرا به شدت ناراحت می‌شدم ، در صورتی که الان به ناخن پای چپم هم نیست.

در کل به این نتیجه رسیدم که چیزی به اسم ((دیگر خواهی، ناراحتی برای دیگران، بخشش به دیگران، کمک کردن به دیگران و.... )) وجود نداره، هر کاری که هر فرد می‌کنه ، صرفاً و صرفاً برای خودشه و بس، حتی ناراحت شدنش»

+به نقل از فضای مجازی‌طور و با ذکر این نکته که لزوماً باهاش مخالف نیستم. لزوماً باهاش موافق هم نیستم. به عبارتی مخافق به حساب میام.