آقای مهندس

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱۷ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر

پیام صادقیان عزیز، هنوز از خاطرم نرفته اون پاس بک عالیش به خلعتبری رو اما حیف حیف که راه رو اشتباه رفت.



و این طرف مهدی طارمی دوست داشتنی، باز یک شهرستانی نوظهور که این روزها شده ستاره تیم پرسپولیس.

این چیپ هم هیچ وقت از ذهن من پاک نمیشه، اما خدا کنه هوای آلوده پایتخت آلوده اش نکنه!!!

همون بلایی که سر صادقیان اومد.



و مهندس این روزهای تیم قرمز پوش پایتخت.

مهندس دست مریزاد.

این همونی بود که انتظارش رو داشتیم.


گفت و گو با یک استاد الگو

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴
  • ۳ نظر

-  پرینتش رو دارم. فلش بیار اتاق بهت بدم.
برای لحظه ای قهقه میزنم و میبینم حضرت استادی رو که مات و مبهوت باز به من خیره شده.
- چی شده آقای داودی؟ چرا می خندی.؟
متوجه خنده بیجای خودم می شوم و به گونه ای که به استاد برنخوره میگم:
- آقای دکتر، خب اگه پرینتش رو دارید دیگه فلش؟ برا چی بیارم؟؟؟
اینبار خودش هم میخنده و میگه:
- آهان! حواسم به نکته سنجی های شما نبود دیگه.
شما فلشتو بیار، کاریت نباشه مهندس جوان!؟!؟!

(گفت و گو با یک استاد الگو)

و البته که رفتیم و گفتیم و شنیدیم و چایی و پذیرایی.

و چقدر شیرین بود گفتگوی دو مهندس شیمی در مورد ادبیات!

در محضر درس استاد

  • آقاگل ‌‌
  • چهارشنبه ۱۶ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر



جلوه‌ای کرد رُخَت دید مَلَک عشق نداشت 
عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد

به گفته حافظ شناسان کلمه عشق منسوب به آدم است و منظور در این بیت بر این باشد که فرشته گان درخور کلمه عشق نیستند. که گویند:
فرشته عشق نداند که چیست، قصه مخوان
بخواه جام و شرابی به خاک آدم ریز

و در وصف همین شعر بیت زیر را نیز وارد دانسته اند که گوید:

نظری خواست که بیند به جهان صورت خویش
 خیمه در آب و گل مزرعه ی آدم زد.


س.ن: در محضر درس استاد محمدرضا شجریان  و جزوه نگاری بنده حقیر.

به یاد حسین منزوی عزیز

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۱۵ ارديبهشت ۹۴
  • ۰ نظر


خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود …

و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود

پلنگ من – دل مغرورم – پرید و پنجه به خالی زد

که عشق – ماه بلند من – ورای دست رسیدن بود

گل شکفته ! خداحافظ اگر چه لحظه دیدارت

شروع وسوسه ای در من به نام دیدن و چیدن بود

من و تو آن دو خطیم آری موازیان به ناچاری

که هر دو باورمان ز آغاز به یکدیگر نرسیدن بود

اگر چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما

بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود

شراب خواستم و عمرم شرنگ ریخت به کام من

فریبکار دغل پیشه بهانه اش نشنیدن بود

*

چه سرنوشت غم انگیزی که کرم کوچک ابریشم

تمام عمر قفس می بافت ولی به فکر پریدن بود

گوش کنید و لذت ببرید

کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۱۵ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر


هنگام  سپیده  دم  خـروس   سحری

دانی که چرا همی کند   نوحـه گری

یعنی  که   نمودند  در  آیـینه  صبح

کز عمر شبی گذشت و تو بی خبری

باز هوای وطنم وطنم وطنم آرزوست

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۱۵ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر

س.ن: بی هیچ توضیح ، شکوفه های سیب سمیرم





نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

  • آقاگل ‌‌
  • دوشنبه ۱۴ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر


نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست

چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم.......

معلمی که رفت و دیگر  در میان ما...

 که نه ما نیستیم و او در قلبهایمان تا به ابد خواهد بود.

روزت مبارک بزرگترین معلم زندگی ام.

:(

پاپ+ سنتی = موسیقی تلفیقی

  • آقاگل ‌‌
  • يكشنبه ۱۳ ارديبهشت ۹۴
  • ۱ نظر

هر دم از این باغ بری می رسد...

جناب آقای سینا سرلک ( شاگرد محمدرضای شجریان از کودکی و هم دوره با همایون شجریان ) همراه جناب محسن چووشی( یکی از خوانندگان خوب پاپ ایران) دست در دست هم نهاده شوری به پا کرده و اصطلاحا دری تازه در باب موسیقی تلفیقی!!! ایران گشوده اند.!

الحق پیوندتان مبارک!

جالب تر اینکه متن ترانه آهنگ شعری است کوردی...



ده ردت وه مالم زوو مه چووره وه
ئه مشه و وه لامان روژ بکه ره وه
روژ بکه ره وه
ئه مشه و چه ن شه وه نه تیه له خه وم
له چی توریایته بینای چا وانم
بینای چا وانم
سه رت په تی که بینم زولفانت
سه رت په تی که بینم زولفانت
تا گیانی شیرین بکه م قوربانت
بکه م قوربانت

سه رت په تی که بینم زولفانت
سه رت په تی که بینم زولفانت
تا گیانی شیرین بکه م قوربانت
بکه م قوربانت

معنی شعر 

زندگیم فدایت، زود از پیشم نرو

امشب پیشمان شب را روز کن

چندین شب است که به خوابم نمیایی

ای نور چشمانم از چه رنجیده ای

روسری ات را بردار ،گیسوانت را ببینم

تا جان شیرینم را برایت قربانی کنم


لینک دانلود آهنگ