۲۳۷ مطلب با موضوع «شعر نگاری» ثبت شده است

زیستنم قصه مردم شده است

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱۰ دی ۹۴
  • ۸ نظر

من زیستنم قصه مردم شده است!

یک "تو" وسط زندگیم گم شده است...


پیامبر مهر و مهربانی

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۸ دی ۹۴
  • ۴ نظر


سلام.

عیدتون مبارک دوستان وبلاگی یا به قولی بلاگرهای مهربان

:)

آهنگ زیر هم هدیه این بنده نگارنده است خدمت شما خوبان روزگار.


والا پیامبر- فرهاد


در مورد عکس دوستانی که فیلم محمدرسول الله آقای مجیدمجیدی رو دیدن که خب طبیعتا میدانند عکس مربوط به سکانسی از این فیلم است و دوستانی هم که ندیده اند بشتابند و ببینند.

این بنده نگارنده تقریبا یک ماه پیش بود که به اتفاق تنی چند از دوستان گرمابه و گلستان فیلم را دیده و آنرا  بسیار ستوده و نیکو دانستم.

از آهنگ سازی و جلوه های ویژه تا خط داستانی فیلم همگی عالی بود.

دست آقای مجیدی و دست اندرکاران کار درد نکند.


به یاد بم...

  • آقاگل ‌‌
  • شنبه ۵ دی ۹۴
  • ۸ نظر

 پنج دی سال هشتاد و دو بود که زلزله بم رخ داد، شهری کوچک در دیار کریمان.

این یکی دو سال که میهمان مردمان این  دیار بودیم بیش از پیش مهرشان به دلمان افتاده :)

الحق مردمانی اند کریم و مهربان.



بنویسید که بم مظهر گمنامی هاست 

سرزمین نفس زخمی بسطامی هاست ...


خدا رحمت کنه ایرج بسطامی عزیز رو و همچنین دیگر مردمان آن دیار.


دانلود تصنیف حریر مهتاب از  استاد ایرج بسطامی...




باغ زمستانی :)

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۳ دی ۹۴
  • ۵ نظر



با برف کسی می خواند تصنیف دگرگونی

تا باغ زمستانی باشور و نوا رفتم

 

بیرون زدم از خانه بی چتر که بنویسم

از برف سفرنامه، در باد، رها رفتم


و ایضا این شعر که خیلی دوستش دارم:


زمین عروس شد و آسمان به حرف آمد

چه اتفاقی از این خوب تر که برف آمد...

مسیحای من...

  • آقاگل ‌‌
  • سه شنبه ۱ دی ۹۴

به قصد عشق رفتی از غم نان سردرآوردی
زدی دل را به دریا از بیابان سردر آوردی
تو مثل هیچ کس بودی که مثل تو فراوان است
سری بودی که روزی از گریبان سردرآوردی
تو می شد جنگلی انبوه باشی از خودت اما
قناعت کردی و از خاک گلدان سردر آوردی
دراین پس کوچه های پرسه ماندی تا مگر شاید
دری بر تخته خورد و از خیابان سردر آوردی
توکل شرط کامل نیست این را مولوی گفته است
بخوان آن را دوباره شاید از آن سردر آوری
"مسیحای من ای ترسای پیر پیرهن چرکین"
چه پیش آمد که از شعر زمستان سر در آوردی


تصمیم داشتم بگذارم توی کانال، اما...
امایش را نمیدانم.!
خلاصه کلام دوست داشتم بگذارمش اینجا :)

پیشنهاد آهنگی هفته

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۲۷ آذر ۹۴
  • ۱۰ نظر

دوستانی که موسیقی سنتی را می پسندند و از طرفی موسیقی پاپ راهم دوست می دارند، این قطعه زیر مختص شماست :)

فوق العاده شنیدنی است. با هر سلیقه موسیقیایی مطمئنم که دوستش خواهید داشت.

 س.ن: این پست را تقدیم می کنم به صاحبان وبلاگ دستان خالی با عرض تبریکات ویژه خدمت ایشان.




قلم برکش که بگریزد سیاهی

سپیدی پاش بر دل با نگاهی

به لبخندی بکُش رنگ تباهی

که می پاشد ز لبخندت سپاهی

ندارد جنگ عشاقت تناهی

نمانده بر سر یک تن کلاهی

نخواهی بر کمال کس گواهی

که خود جاهی و نقصان را بکاهی

دلم مغروق از آهی به آهی

چو ماهی که شود مفتون ماهی

ز چاهی میرسم هر دم به چاهی

نشان ده بر من مفقود راهی

نشانده بر شب تارم پگاهی

خیال در طلوعت پادشاهی

چنین واهی دلم گاهی به گاهی

کند در آرزویت کوه، کاهی


لینک دانلود آهنگ

«حسین» گفتم و شد سینه بیقرار «حسن» .....

  • آقاگل ‌‌
  • پنجشنبه ۱۹ آذر ۹۴
  • ۶ نظر

پیشنهاد فرهنگی آهنگی

  • آقاگل ‌‌
  • جمعه ۱۳ آذر ۹۴

 

آهنگ آینه از فرهاد عزیز. جزء آهنگ های دوست داشتنی یک عدد آقگل درون. پیشنهاد می کنم بشنوید.

مدت ها آهنگ زنگ گوشی(به قول دوستان شیک نویس رینگ تون!) این بنده نگارنده بود:دی

 

 

 

 

آینه می‌گه: تو همونی که یه روز

می‌خواستی خورشیدو با دست بگیری،
ولی امروز شهر شب خونه‌ت شده،
داری بی‌صدا تو قلبت می‌میری!
 
می‌شکنم آینه رو تا دوباره
نخواد از گذشته‌ها حرف بزنه!
آینه می‌شکنه هزار تیکه می‌شه،
اما باز تو هر تیکه‌ش عکس منه!