- آقاگل
- سه شنبه ۱۰ آذر ۹۴
- ۶ نظر
اینجاست که باید گفت خوشا شما که شاعری بلدید!
(البته اگه شاعر بودن فقط با فونت نستعلیق نوشتن باشه!)
جناب آقای مهدی سهیلی عزیز تو یکی از کتاب هاش مثال جالبی زده بود.
یه متن از صادق هدایت رو زیرهم نوشته بود بعد در انتها امضا زده بود شاعر صادق هدایت!
و بعد توضیح داده بود باز به این نمی تونید بگید شعر چون هنوز معنا داره!!!
الآن یاد اون افتادم.
خدایا چنان کن سرانجام کار تو خوشنود باشی و ما رستگار! مرسی
عابدی را پادشاهی طلب کرد اندیشید که داروی بخورم تا ضعیف شوم مگر اعتقادی که دارد در حق من زیادت کند آورده اند که داروی قاتل بخورد و بمرد....
آن که چون پسته دیدمش همه مغز
پوست بر پوست بود همچو پیاز
پارسایان روی در مخلوق
پشت بر قبله میکنند نماز
***
چون بنده خدای خویش خواند
باید که به جز خدا نداند
+س.ن1: بعضی حرف هارو دیگه نمی نویسم! هستند کسانی که بنویسندش نیازی به من نیست!!! (مثلا24!)
+س.ن2: این حکایت در همه عرصه های سیاست داخل و خارج و فرهنگ خیلی حرف داره برای گفتن! اما دوست نداشتم برداشت شخصی خودم رو بنویسم! لطفا هرکسی هر برداشتی داره بگه....
تصنیف به یاد صیاد
خواننده: محمد معتمدی
آهنگساز : جواد لشگری
تنظیم : مرتضی حنانه
شعر: دکتر هدایت الله نیر سینا
دستگاه شور
اجرای ارکستر ملی به رهبری استاد فرهاد فخرالدینی
به کجا چنین شتابان ؟
گون از نسیم پرسید
دل من گرفته زین جا
هوس سفر نداری ؟
به غبار این بیابان
" همه آرزویم اما
چه کنم که بسته پایم "
" به کجا چنین شتابان "
"به هر آن کجا که باشد
به جز این سرا سرایم "
" سفرت بخیر اما
تو و دوستی خدا را
چو از این کویر وحشت
به سلامتی گذشتی
به شکوفه ها ، به باران
برسان سلام ما را "
به یاد زادروز استاد بزرگ ادبیات معاصر ایران جناب محمد رضا شفیعی کدکنی
دانلود تصنیف با صدای استاد شهرام ناظری
اگه سرعت اینترنت اجازه داد این رو هم گوش کنید حتما. :)
س.ن: اینکه در بین چندین شعر یکی رو برتری بدی کاریست ناممکن، تنها دلیلم برای انتخاب این شعر خاطرات خوب دوران مدرسه بود و استاد گرانقدر ادبیاتمان :)