- آقاگل
- شنبه ۱۶ تیر ۹۷
- ۸ نظر
راوی: روزی از دروازه بیرون آمدیم. هوائی خوش بود. ژاله میبارید و جان تازه میشد.
مرا گفت:«خرم جهانی است اگر بگذارند.»
"دیباچه نوین شاهنامه-بهرام بیضایی"
راوی: روزی از دروازه بیرون آمدیم. هوائی خوش بود. ژاله میبارید و جان تازه میشد.
مرا گفت:«خرم جهانی است اگر بگذارند.»
"دیباچه نوین شاهنامه-بهرام بیضایی"
چند وقت پیش ویدئویی دیده بودم از نیل دگرس تایسون، فیزیکدان امریکایی که به شوخی و طنز درحال توضیح دادن مسئلهای بود که قطعاً همه ما یکبار به اون فکر کردیم. مسئلۀ وجود موجودات فرازمینی. در اون ویدئو تایسون مقایسهای بین هوش انسان و شامپانزه که از لحاظ ژنتیکی شباهت زیادی به انسان داره انجام میده و میگه: "شامپانزهها درواقع نزدیکترین خویشاوندهای ژنتیکی ما انسانها هستند. دیانای انسان و شامپانزه دارای نود و هشت و خوردهای درصد اشتراکه. خب داستان اینجاست. دقیقاً به خاطر همون یک درصد باقیمونده، به خاطر همون یک درصده که هوش انسانها کاملاً با شامپانزهها متفاوته. باهوشترین شامپانزهها در نهایت قادر هستن یک سری پازلهای ساده انسانی رو یاد بگیرن و حل کنن. و به عنوان مثال روی تکهای کاغذ یک نقاشی سادۀ ساده بکشند. کارایی که بچههای سه چهار سالۀ ما قادر به انجام اونا هستن. خب حالا برپایه این مقایسه، بیایم فرض کنیم موجوداتی فرازمینی وجود دارن که فقط یک درصد از لحاظ ژنتیکی ازما برتر هستن. چیز بعیدی نیست. درست مثل اتفاقی که بین انسان و شامپانزه افتاده. باهوشترین انسانهای روی کره زمین نهایتاً تونستن فضاپیما بفرستن به سمت فضا و تلسکوپهایی طراحی کنن که قادر باشه تصاویری از جهان هستی تهیه کنه. کاری که با این حساب احتمالاً بچههای سه سالۀ موجودات فرازمینی از عهدۀ اون بر میان! و درواقع کاردستی مدرسهشون حساب میاد. حالا تصور کنین ما انسانها با این تکنولوژی به دنبال این هستیم که با چنین موجوداتی ارتباط برقرار کنیم."
فکر کردن به این مثال تایسون طنز تلخی رو توی ذهنم تداعی میکنه. سرگذشت خطستان، پختستان و حجمستان در این رمان که نوشتۀ ادوین ابوت هست بیشباهت به این مثال تایسون نیست. بعد از اینکه خوندن کتاب تمام شد بیاختیار یاد تایسون و این ویدئو افتادم.
پختستان داستان چهارگوشیه که یک روز بر حسب اتفاق از فضای مسطح(پختستان) خارج میشه و وارد فضای سهبعدی(حجمستان) میشه. جدا از بحث نمادگرایانه کتاب، خود رمان هم ارزش خوندن داشت و خوندنش پیشنهاد میشه. فقط اینکه نسخۀ کاغذی نداره. باید فایل pdf بخونید.
لینک ویدئو سخنرانی نیل دگرس تایسون با عنوان "از فلسفه تا بعد"
بیشتر شاهنامه را با رستم و جنگآوریهای او میشناسیم. اما شاهنامه داستانهای دیگری نیز دارد. از جمله اینکه داستان عاشقانه هم دارد. یکی از همین داستانها، داستان عاشقپیشگی زال و رودابه است. رودابه، دختر شاه سمنگان، پادشاه کابل و از تیرۀ ضحاکماردوش است.فردوسی به قدری در داستانسرایی و توجه به ریزهکاریهای عاشقانه هنرمند است که کوچکترین جزئیات را به بهترین شکل در دل داستان آورده است.
به کمک دو نفر از دوستان بیانی، خانم آسوکا و خانم هلیا استاد، کتابهایی که در پستهای قبل معرفی شده بود را دستهبندی کردیم. در دستهبندیها سعی شده علاوه بر اسم کتاب و نویسنده و مترجم، اسم ناشر و توضیحی کوتاه در مورد هرکتاب نیز گنجانده شود. بدون اغراق میگویم؛ لیست خیلی خوبی است برای آنهایی که میخواهند کتابهای خوب و برگزیدهای را بخوانند. مهمتر اینکه سلیقه فردی در تهیه فهرستها دخلیل نبوده و کتابها با معرفی تعداد افراد بسیاری جمعآوری شده است. البته این بهمعنای کامل بودن آنها نیست. چون تعداد کتابها خوب از تعداد همه کتابخوانهای جهان هم بیشتر است. و مطمئناً خالی از اشکال هم نیستند. قطعاً در آینده برای تکمیل این فهرست و بهتر کردنش با کمک دوستان، تلاش بیشتری خواهیم کرد.
فهرست اول:
نسخه word
داستانها و رمانهایی از نویسندگان ایرانی که باید خواند.
نسخه pdf
داستانها و رمانهایی از نویسندگان ایرانی که باید خواند.
فهرست دوم:
نسخه word
داستانها و رمانهایی از نویسندگان خارجی که باید خواند.
نسخه pdf
داستانها و رمانهایی از نویسندگان خارجی که باید خواند.
فایل اکسل گزیدهی فهرست اول و دوم:
فایل اکسل، گزیدهی رمانهای ایرانی و خارجی به تفکیک
فهرست سوم:
نسخه word
کتابهای عمومی که خواندنشان مفید است.
نسخه pdf
داستانها و رمانهایی از نویسندگان خارجی که باید خواند.
و اینکه خواهشمندم در بازنشر این لیستها در وبلاگ، گوگل پلاس، تلگرام، سروش، بله، جیمیل یا هرجایی که فکر میکنید میتواند برای فرد یا افردی مفید باشد(با منبع، بیمنبع، یا هرطور که صلاح میدانید) بهشدت بکوشید!
خب در کنار رمانها و داستانها، گاهی اوقات هم کتابایی میخونیم که در این دو دسته نمیگنجه. ولی خوندنشون بیفایده نیست. موضوعشون ممکنه هرچیزی باشه. بستگی به علاقه افراد داره. میتونه یک کتاب در زمینه روانشناسی باشه؛ یا در زمینه علوم انسانی؛ یا حتی فوتبال یا جامعهشناسی یا فلسفه یا دین یا موسیقی یا هر موضوع دیگهای.
مثلاً پیشنهادای خودم در هر دسته موارد زیره:
روانشناسی: هنر شفاف اندیشیدن-رولف دوبلی (معرفی کاملش در وبلاگ رادیو)
علوم انسانی: کتاب جستاری چند در فرهنگ ایران دکتر مهرداد بهار، این چند روز در حال خوندنش هستم و فوقالعاده جذاب و دوست داشتنیه این کتاب. کتاب درواقع مقالاتی از دکتر مهرداد بهار هست که در مورد اساطیر ایران، شاهنامه، ورزش باستانی، نوروز و جشنهای ملی و ... صحبت کرده. متن کتاب خیلی ساده و قابل فهمه. و مهمتر از همه اینکه مقالات بهصورتی کاملاً علمی و مستند نوشته شده. در کل خوندنش خالی از لطف نیست.
فوتبال: در زمینه فوتبال چندتا کتاب میتونم پیشنهاد بدم که حتی غیرفوتبالیهاهم ازش لذت ببرن. قطعاً اولی کتاب فوتبال علیه دشمن سایمون کوپره و دومی روزی روزگاری فوتبال از حمیدرضا صدر عزیز. نگاه هر دو کتاب به فوتبال، از منظر تاریخی و جامعهشناسانه است. حتی اگه اهل فوتبالم نباشید از کتاب اول قطعاً لذت خواهید برد.
جامعه شناسی: در زمینه جامعه شناسی قبلاً یک پست خیلی خوب از وبلاگ هشت حرفی سراغ داشتم. ولی اگه روزی روزگاری خواستید در مورد جامعهشناسی مطلبی بخونید با کتاب مختصر و مفید نشر ماهی شروع کنید. نوشته استیوبروس درکل این مجموعه مختصر و مفید نشر ماهی فوقالعاده دوستداشتنی است. به غیر از کتاب جامعهشناسی، کتاب اساطیر(رابرت سیگال) و انسان شناسی اجتماعی و فرهنگی(جان ماناگن و پیترجاست) رو هم از این مجموعه خوندم و راضی بودم. کتاب بهصورت مختصر به بررسی نظریات جامعهشناسی و علم جامعهشناسی پرداخته. و از هر نظر کتاب خوبی برای شروعه.
تاریخ: خیلی وقت قبل از مترسک(هرکجا هست خدایا به سلامت دارش) پرسیده بودم کتاب تاریخی که بهطور مختصر به بررسی تاریخ ایران پرداخته باشه چی بخونم؟ و اون کتاب چکیده تاریخ ایران از حسن نراقی رو پیشنهاد داد. کتابی که بهصورتی کلی و با متنی ساده به بررسی تاریخ ایران پرداخته و بهنظر من کتاب کاملی بود.
در زمینه موسیقی کتابی سراغ ندارم. و اینجاست که لازمه از دانستههای همدیگر استفاده کنیم.
پس در هر زمینهای کتابی خوندید، و فکر میکنید خوندن اون کتاب برای دیگران هم میتونه مفید باشه؛ خواهش میکنم در زیر این پست با ارائه کمی جزئیات به معرفی اون بپردازید.
از رمانها و داستانهای ایرانی که بگذریم، میرسیم به رمانها و داستانهای نویسندگان خارجی. بخشی که زمینه انتخاب در اون قطعاً گستردهتر خواهد بود. مطابق با پست قبل، خواهش میکنم هرکسی سه تا ده کتاب از بهترین داستانها و رمانهای خارجیای که خونده رو معرفی کنه. فقط تا جایی که امکان داره کتابهای کمتر معروف رو معرفی کنید. کتابهایی که حدس میزنید دیگران احتمال کمتری داره که سراغشون رفته باشند؛ اما از دید شما کتاب خوبی بوده.
فایل pdf و word پست قبل رو تا آخر هفته تهیه میکنم. اگر کسی در این زمینه هم میتونه کمک کنه، هم اکنون نیازمند یاری سبزش هستیم.
تعطیلات عید هیچوقت نتونسته تعطیلات خوبی باشه. اگر لذت سالن رفتن و فوتبال بازی کردن با دوستای قدیمی نبود حتی میتونستم بگم نه تنها نتونسته تعطیلات خوبی باشه بلکه تعطیلات بدیه. ولی دو روز آخر تعطیلات امسال رو دوست داشتم. دو روزی که فارغ از گشتزنیها و دیدوبازدیدهای الکی عیدانه فرصت کردم تنهایی بزنم به دل کوه و دشت. بزنم به دل کوه و دشت و یک جای ساکت و آروم بشینم و کتاب بخونم.
«من فقط میتوانستم زمینی را که ترک کرده بودم دوست بدارم. زمینی که وقتی با ناسپاسی در قلبم شلیک کردم از خون من رنگین شد. هرگز نمیتوانم نسبت به آن بیعلاقه باشم. شبی که ترکش میکردم احساس کردم حتی بیشتر از همیشه دوستش دارم. آیا در کرهی جدید نیز درد و رنج وجود دارد؟ در کرهی ما فقط با درد و رنج میتوان دوست داشت. فقط با رنج. ما جز رنج کشیدن راه دیگری برای عاشقی نمیشناسیم. اگر بخواهیم دوست بداریم باید رنج و درد را نیز تاب بیاوریم.»
پستی به سبک نویسنده وبلاگ «کتاب حرف میزند»
+لب چشمه، آبشار سمیرم